به بهانه امام یا شاید بیانیه جدید موسوی
امام سالهاست در بین ما نیست اما هست. هنوز افراد برای این که در دل مردم جا باز کنند خود را خط امامی می خوانند گاهی هم برای رای آوردن. این به دلیل بزرگی امام است که شاید من و توی نسل سومی نتوانیم آن را درک کنیم. اما خود من اینجوریم که وقتی صحبت های امام را می شنوم در بهت میمونم .انگار این آدم زمینی نبود چنان در مورد آمریکا صحبت می کرد که انگار آمریکا تنها قدرت برتر جهان نیست. کی؟! زمانی که کسی جرات نداشت ضد آمریکا صحبت کنه نه مثل الان که به مدد نیروی ضد استکباری جمهوری اسلامی همه جا پرچم آمریکا را آتش می زنند.
حال در این بین کسی می یاد عکس امام را پاره میکند. یعنی بر خلاف جو حاکم عمل می کند. اون وقت ما شاهد این هستیم آقای موسوی از این عمل حمایت نمی کند. قصد من اینست که نیت واقعی آقای موسوی از بیانیه آخر چه بوده(بیانیه در محکوم کردن امام (ره) )
همان طور که متذکر شدم امام در بین آحاد مردم جا دارد. اگر آقای موسوی از این کار حمایت نمی کرد ۲ اتفاق رخ می داد
۱) نطر جمعی از مردم خط امامی را از دست می داد کسانی که امام را برای امام بودنش دوست داشتند نه لوزوما برای افکارامام. کسانی که شاید با امام از نظر فکری هم دیدگاه نبودند اما یرای امام احترام قایلند. و شایدبینش سیاسی ندارند و آدم سیاسی نیستند
۲) طرفداران هم دچار نوعی بی اعتمادی می شدند چرا که آقای موسوی خود را خط امامی خوانده بود. واگر عکس العمل نشان نمی داد می توانست تزلزل فکری ایشان را نشان دهد و شاید ما را یاد استعفای ناگهانی ایشان در اول انقلاب بیندازد و این که ایشان به در کارشان ثابت قدم نیستند
برای این که بفهیم قصد آقای موسوی چه بوده باید به بررسی هم خوانی سیر عملی ایشان با امام بپردازیم.
من تنها یک استدلال ساده دارم . مگر امام نگفته بود پشتیبان ولایت فقیه باشید تا به مملکت شما آسیب نرسد. آیا آقای موسوی این کار را کرده اند؟ اگر نکرده اند صحبتشان رنگ فریب می دهد؟ یا شاید می خواهند آسیب بزنند و شاید هم هر دو.
برای اطلاعات بیشتر در مورد تناقضات به وبلاگ دوستم در بخش پیوندها با عنوان دست نوشته های یک دانشجو بروید .
- ۸۸/۰۹/۲۲