یا حسین (ع)

هویت یابی شیعه بر سه محور می چرخد. شیعه به مانند یک مثلث سه ضلعی است که اگر یکی از این سه ضلع نباشد هویتش دگرگون می شود و دیگر نمی شود نام شیعه بر آن ایدئولوژی گذاشت

محور اول: غدیر

محور دوم : عاشورا

محور سوم : نیمه شعبان

و هر یک از اینها ارتباط مستقیمی با یک شخصیت تاریخی دارد. با یک اسطوره یا یک الگو. و . محور اول با امام علی (ع) محور دوم با امام حسین (ع) و محور سوم با امام زمان (عج) معنا پیدا می کند.

غدیر مبدا ماست. مشروعیت ما رابیان میکند. این که ما از کجا آمده ایم. عاشورا راه است. شهادت راه است. زیر بار ظلم نرفتن راه است. جان دادن برای زنده نگه داشتن دین چگونگی رسیدن به مقصد است. و مقصد نیمه شعبان است. ظهور منجی است. برقراری عدالت است. و این عدالت خیلی مهم بوده  و برای همین است که شیعه به عنوان یک اصل دینی ان را قبول دارد.

فرق شیعه با تمام مذاهب دیگه همین عدالتش است. همین پافشاری کردن بر آن و زیر بار ظلم نرفتنش است. مشهور است که یک پادشاه (که شیعه نبوده) از علمای شیعه استفاده می کرده . اطرافیان که از این موضوع ناراحت بودند برای جلب نظر پادشاه به نزدش رفتند. آنجا بیان می کنند که این علمای شیعه که الان در اطراف شما هستند به شما وفادار نمی مانند اگر که کمی پایتان را از گلیمتان دراز تر کنید و برای اثبات حرفایشان پیشنهاد برگزاری یک مناظره بین علمای خودشان و علمای شیعه را دادند. و گفتند که پادشاه از پشت پرده ای نظاره گر مناظره باشد. و پادشاه هم قبول می کند.

جلسه آغاز می شود. اطرافیان پادشاه و هم نظرانشان از علمای شیعه می پرسند اگر پادشاهی اهل فسق . فجور، زن بارگی ، شراب و .. بود شما چه جوری رفتار می کنید. آنها پاسخ می دهند که ما در ابتدا نصیحت می کنیم. علمای طرف مقابل پاسخ می دهند که این کار پسندیده است و ما هم همین کار را می کنیم

سوال بعدی که از عمای شیعه پرسیده می شود این است که  اگر پادشاه (فرد دارای قدرت) به نصیحت ها گوش نداد و عمل نکرد چه؟ شیعیان می پرسند شما چگونه رفتار می کنید؟ آنها پاسخ میدهند ما اول نصیحت می کنیم اگر جواب نداد اطاعت می کنیم . علمای شیعه در جواب گفتند نه ما این گونه رفتار نمی کنیم . ما زیر بار ظلم نمی رویم . ما شمشیر می کشیم و در مقابلش می ایستیم. ما جهاد خواهیم کرد

این دقیقا فرق بین شیعه است با تمام فرق دیگر. همین روح عدالت طلبی و به تبعش شهادت طلبی. همین فرق است که دشمنان،غربی ها  و صهیونیست ها و تروریست ها از آن میترسند. از زنده شدن ، از قدرت گرفتنش در دنیا، در خاور میانه، در میان اعراب، و در قلب کشورهای خودشان.

براین اساس ما به راحتی می توانیم کلید فهم دشمنی غربی هارا با ایران اسلامی بفهمیم . از اول انقلاب تا به حال. این که دو نفر در انتخابات توافق نظر نداشته باشند چیز بدیهی است اولین بار هم اتفاق نیافتاده. در همین کشور همسایه ما مگر ادعا نشده بود که کرزای تغلب کرده. پس چرا انقدر روی آن مانور تبلیغاتی ندادند. چرا مردم رو دعوت به اغتشاش نکردند. چرا رییس جمهور ها و وزیرخارجه ها ی اروپایی چیزی نگفتند و فریاد نقض حقوق بشر  سر ندادند.

دلیل همان است که گفتم همان ترس و واهمه که از روحیه جهاد گر شیعه دارند. آنها می ترسند کسی از هلو کاست صحبت کند. آرمان ملتی از بین بردن رژیم غاصب اسراییل باشد. رهبر کشوری ، آنها را ( آمریکا) شیطان بزرگ بخواند  و ملتی هم صدا فریاد بزنند که آی غربی ها به دنبال حقوق بشرتان در ایران نگردید می توانید آن را در یمن ، فلسطین، عراق ، افغانستان، پاکستان، ابو غریب ، گوانتانامو، صبرا و شکیلا بیابید. به دنبال انرژی هسته ای نظامی در ایران نباشید آن را می توانید در بین صفحات تاریخ ، در هیروشیما و ناکازاکی پیدا کنید .

برای همین می کوشند که اسلامی بدون جهاد و بدون  روحیه شهادت طلبی بسازند همان که ما اکنون به آن می گوییم اسلام آمیرکایی. و یادمان نرود که شیعه بدون  هر یک از آن سه ضلع دیگر شیعه نیست.