بی توجهی ما به دنیا
شنبه, ۲۴ دی ۱۳۹۰، ۱۲:۲۵ ق.ظ
یکی از فلاسفه یونان به مرگ محکوم شده بود و خویشاوندی می گریست، فیلسوف پرسید: چرا گریه می کنی؟ گفت: چون ترا بیگناه می کشند.
گفت: دوست داشتی گناهکارم بکشند؟ این چه گریه است که برای من افتخار بزرگی است که بی گناه کشته شوم و اگر جز این بود و گناهکار کشته می شدم که باید کشته می شدم.
این برای من امتیاز بزرگی است که دشمنم معصوم کش و بیگناه کش و ستمکار است. اگر دشمنم عادل و منطقی می بود و بر اساس حکم و حق و قضاوتی محکوم می کرد، برایم هیچ نمی ماند.
__
تاریخ ادیان،درس هشتم، تیر ماه 1350
گفت: دوست داشتی گناهکارم بکشند؟ این چه گریه است که برای من افتخار بزرگی است که بی گناه کشته شوم و اگر جز این بود و گناهکار کشته می شدم که باید کشته می شدم.
این برای من امتیاز بزرگی است که دشمنم معصوم کش و بیگناه کش و ستمکار است. اگر دشمنم عادل و منطقی می بود و بر اساس حکم و حق و قضاوتی محکوم می کرد، برایم هیچ نمی ماند.
__
تاریخ ادیان،درس هشتم، تیر ماه 1350
محرمانه: حسرت می خورم از این که نمونه ی این داستان ها را چه بسا، مترقی ترش را ما خودمان داریم اما کسی قلم خود را برای نگارشش به حرکت در نیاورده است.
فقط برای ما داستان نیست حقیقت است. شهادت برای ما افتخار است. عکس شهید احمدی روشن را با پسرش که می بینم دلم تاب نمی آورد.
حتما وبلاگ http://brt4.blogfa.com/ را ببینید
- ۹۰/۱۰/۲۴