نیم نگاه

زیر نظر م.ح.ش

نیم نگاه

زیر نظر م.ح.ش

پیوندها

بهلول و الاغش در انتخابات

پنجشنبه, ۲۳ خرداد ۱۳۹۲، ۰۱:۵۵ ب.ظ
می گویند روزی مردی گندم بار الاغ خود کرد و به درخانۀ بهلول که رسید، پای الاغ لنگید و الاغ زمین خورد و بار بر زمین ماند. مرد درخانۀ بهلول را زد و از او خواست که الاغش را به امانت به او واگذارد تا بار بر زمین نماند. بهلول با خود عهد کرده بود که الاغ خود را به کسی به امانت ندهد. چون پیش تر خیانت دیده بود در امانت ، یا برفرض از الاغش بار زیاد کشیده بودند. گفت: الاغ ندارم و در همان لحظه صدای عرعر الاغش از طویله آمد. مرد گفت: صدای عرعر الاغت را مگر نمی شنوی که چنین دروغ می گوئی؟ بهلول گفت: رفیق! ما پنجاه سال است که همدیگر را می شناسیم . توبه حرف من گوش نمیدهی .به صدای عرعرالاغم گوش میدهی احمق!!


حالا ما حرف چه کسی را قبول کنیم رفیق پنجاه ساله یا ...؟!!!

البرادعی در کتابش: " پس از 3 توافق سه کشور اروپایی و ایران ( سعد آباد تهران – بروکسل – پاریس ) نه تنها پیشنهاد سه کشور اروپایی ناچیز بود ، بلکه لحن توهین آمیزی داشت و میشود آن را متکبرانه قلمداد نمود ، این طرح تا جایی پیش میرفت که قول میداد اروپایی ها با تعطیلی مراکز هسته ای ایران ، متخصصان بیکار شده را تحت پوشش قرار خواهند داد "

روحانی در کتابش:  " اگر نگوییم هیچ ، اما ایران مابه ازای بسیار اندکی را دریافت میکند ، بارها اقدامات اعتمادساز خود را افزایش داده و تنها در ازای آن با قولهای انجام نشده و درخواستهای بیشتر روبرو گردیده است "



  • نیم نگاه

نظرات  (۰)

هیچ نظری هنوز ثبت نشده است

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی