نیم نگاه

زیر نظر م.ح.ش

نیم نگاه

زیر نظر م.ح.ش

پیوندها

۱۸ مطلب در بهمن ۱۳۸۸ ثبت شده است

۱۷
بهمن
گفت: تعدادی از سیاستمداران و روزنامه نگاران لبنانی طرفدار گروه 14 مارس با صدور یک بیانیه از فتنه سبز و سران فتنه در ایران حمایت کردند.
گفتم: گروه 14 مارس که وابسته به اسرائیل است و این وابستگی را نه فقط انکار نمی کند بلکه به آن افتخار هم می کند! این گروه اصلی ترین دشمن حزب الله و مقاومت در لبنان است.
گفت: از شغال پرسیدند شاهدت کیه؟ گفت دمم! خب وابستگان به اسرائیل و آمریکا هرجا که باشند از یکدیگر حمایت می کنند.
گفتم: ناصرالدین شاه می خواست از باغ وحش اختصاصی خود بازدید کند و مخصوصا شیر باغ وحش را ببیند. اما، شیر باغ وحش از گرسنگی مرده بود و قرار شد، اوس شعبون که نگهبان قفس شیر بود، برای چند ساعت در پوست شیر برود تا بازدید تمام شود. هنگام بازدید، ناصرالدین شاه گفت که می خواهد جنگ شیر و پلنگ را ببیند و پلنگ را به قفس شیر آوردند، اوس شعبون داشت از ترس می ترکید که ناگهان صدای ضعیفی شنید. صدا از پلنگ بود که می گفت؛ اوس شعبون نترس، من هم اوس قربونم!

منبع روزنامه کیهان

  • نیم نگاه
۰۷
بهمن
گفت: برخی از سران و عوامل اصلی فتنه اعلام کرده اند که دولت را به رسمیت می شناسند و ادعای تقلب را پس گرفته اند.
گفتم: کلک مرغابی می زنند. می خواهند وانمود کنند که فتنه انگیزی آنها برای مخالفت با دولت بوده است و بر جنایت و خیانت خود علیه انقلاب و نظام و امام(ره) سرپوش بگذارند.
گفت: چه کسی باور می کند که اقداماتی نظیر اهانت به عاشورای حسینی(ع)، پاره کردن عکس حضرت امام(ره)، آتش زدن مسجد، کشتن بسیجی ها، حمایت از اسرائیل و آمریکا و... به خاطر مخالفت با انتخابات و دولت بوده است؟!
گفتم: دم خروس از زیر پالتوی نفاقشان بیرون زده است. باید پرسید اگر اعتراف می کنید که ادعای تقلب در انتخابات دروغ بوده است، پس آنهمه آشوب و فتنه را برای چه برپا کردید؟!
گفت: چه عرض کنم؟! دچار استراگیجی شده اند.
گفتم: دیوانه ای با آجر یک دیوار ساخته و فانوسی با شیشه قرمز را روی آن گذاشته بود. پرسیدند، فانوس را برای چه روی دیوار گذاشته ای؟ جواب داد برای اینکه ماشین ها با دیوار برخورد نکنند! پرسیدند؛ خب! دیوار را برای چه ساخته ای؟ گفت؛ برای این که فانوس را روی آن بگذارم!

  • نیم نگاه
۰۷
بهمن
گفت: یکی از ضدانقلابیون فراری و مقیم انگلیس در وبلاگ خود به دریافت کمک مالی از دولت انگلیس برای خبرسازی علیه ایران اعتراف کرده است.
گفتم: چی شده که خودش به این رسوایی اعتراف کرده؟
گفت: حیوونکی ناشی گری درآورده. می خواسته بگه، خیلی بیشتر از اون پولی که دریافت می کنه، برای رفت وآمد و هزینه اداره وبلاگ و... خرج می کنه.
گفتم: یعنی پولی که انگلیس بهش میده، هزینه کارهای خود انگلیس میشه؟!
گفت: آره! اینجوری نوشته.
گفتم: نوکری به اربابش گفت؛ من ناهار نخوردم، 2 هزار تومن بده ناهار بخورم. ارباب گفت؛ هنوز خود من هم ناهار نخوردم، نوکر گفت؛ پس این 2 هزار تومن رو بگیر، برو ناهار بخور. ارباب گفت؛ حالا که میدی، 4 هزار تومن بده که تو هم ناهار مهمون من باشی!

  • نیم نگاه
۰۶
بهمن
عقب نشینی مهدی کروبی، موسوی و خاتمی را به آفساید برد

مهدی کروبی از موضعی که هفت ماه بر آن پافشاری کرد و به بهانه آن مواضعی تندی علیه جمهوری اسلامی و مسئولان عالی رتبه کشور گرفت، عقب نشینی کرد.

دبیر کل حزب اعتمادملی که گفته می شود حزبش در آستانه انحلال قرار دارد، امروز در حاشیه کنگره سراسری حزب مردم سالاری در گفت وگو با خبرنگاران، از "ادعای بدون سند تقلب" پا پس کشید و اعلام کرد که "رئیس جمهور را به رسمیت می‌شناسم."

موضع جدید آقای کروبی آنقدر ناگهانی و تامل برانگیز بود که در کمتر از دقایقی با پوشش همه رسانه های اینترنتی همراه شد.

گرچه شیخ اصلاحات از علت این "تغییر مسیر" ناگهانی سخنی نگفت اما بنابر اخبار مختلفی که در هفته های اخیر از جزئیات جلسات خصوصی سران اصلاحات، منتشر شده است، "استفاده ابزاری" شخصیت های مطرح این جریان از آقای کروبی، علت اصلی موضع جدید شیخ بوده

در شرایطی اعتراف سران اصلاحات(محتشمی پور خاتمی و حال کروبی) به دروغ بودن ادعای تغلب صورت می گیرد که راه دیگری برای آنها نمانده است. حماسه ۹ دی که مردم هم صدا فریاد  می زدند ' لعن علی عدوک یا حسین خاتمی و کروبی میر حسین'  راه را برای آنها بست و دیگر مجالی برای طرح ادعای تغلب باقی نگذاشت. در این بین کروبی که از نادیده گرفتن نقش خود در اصلاحات از طرف موسوی ها و خاتمی ها لب به اعتراض گشوده بود. شاهد آن بود که اعتراض هایش راه به جایی نبرد برای همین کروبی که از حمایت دیگر اصطلاح طلبان نا امید شده بود . تصمیم گرفت بر خلاف تصمیم اصلاح طلبان یعنی اینکه کروبی هم چنان مواضع افراطی داشته باشد و موسوی و خاتمی مواضع اعتدالی را در پیش بگیرند عمل کند. بخوانید متن را.

  • نیم نگاه
۰۵
بهمن
دو مقام سابق آمریکایی طی مقاله مشترکی در روزنامه وال استریت ژورنال به بررسی این موضوع پرداختند که «آمریکا چگونه می تواند از اپوزیسیون در ایران حمایت کند و کدام برنامه می تواند در تضعیف جمهوری اسلامی و برنامه اتمی آن موثر باشد».
جیمز کی گلسمن (معاون وزیر امورخارجه در امور دیپلماسی عمومی در دولت بوش) و مایکل دوران (دستیار وزیر دفاع دولت بوش در حوزه دیپلماسی عمومی) در این مقاله تصریح می کنند: موضوع ایران از احتمال بمب گذاری القاعده مهمتر است. اقدام نظامی یا سازش با رژیم ایران هیچ کدام برای مقابله یا تهدید ایران عملی نیست. راه حل سوم، به قدرت رسیدن دولتی ضعیف تر و کمتر متخاصم در ایران است. این راه حل با حوادث پس از انتخابات، عملی تر به نظر می رسد. با این حال آمریکا و متحدانش از توجه جدی به این موضوع شانه خالی کرده اند. سیاستگذاران آمریکایی استدلال می کنند حمایت آشکار از مخالفان به جمهوری اسلامی امکان می دهد تا اعلام کند اپوزیسیون، ماموران آمریکا هستند. با این احوال، آمریکا چگونه می تواند از اپوزیسیون حمایت کند؟
دو مقام سابق آمریکایی در پاسخ سوال مذکور می نویسند: کلید راهگشا برای رسیدن به هدف عمده سیاسی یعنی تغییر ماهیت رژیم، دادن پیام هایی استراتژیک است که حرف و عمل را به هم بیامیزد. هر کاری که انجام می دهیم، هر حرفی که می زنیم و هر کاری که انجام نمی دهیم و هر حرفی که نمی زنیم، باید برای تحقق همین هدف تغییر هماهنگ شود. سیاست مذکور 4 وظیفه جداگانه را در پیش دارد. هدف اول فراهم ساختن حمایت معنوی و آموزش برای انقلاب سبز است. در این زمینه باید طرف های سوم به جای دولت آمریکا نقش اصلی را ایفا کنند. باید به یاد مخالفان و اپوزیسیون آورد که دیگران در اوکراین و گرجستان با طی همان مسیری که آنها می روند، موفق شده اند. به عنوان نمونه باید گزارش هایی منتشر کنیم که در اوکراین یا گرجستان، چه راه هایی کارآیی داشت. توضیحات سرانی نظیر واسلاو هاول از جمهوری چک را نقل کنیم. یا راهنماییهای دگرگونی از طرق مسالمت آمیز را نظیر آنچه جین شارپ زیر عنوان «از دیکتاتوری تا دموکراسی» منتشر کرد، منتشر کنیم یا اثر پیتر اکرمن با نام نیرویی قدرتمند تر. باید مستندهای موجود درباره انتقال قدرت در کشورهای اروپای شرقی را به زبان فارسی دوبله کنیم.
وال استریت ژورنال درباره توصیه های بعدی ادامه می دهد: راه دوم تشدید تحریم های اقتصادی علیه ایران و نسبت دادن آن به جمهوری اسلامی و فساد اقتصادی است. ما باید بگوییم مشکلات اقتصادی نتیجه مدیریت بداقتصادی است همان گونه که اپوزیسیون مشکلات اقتصادی را به سیاست خارجی رژیم مرتبط می کند. راه سوم، انجام اقدامات لازم برای افزایش تماس با ایران و افزایش تماس مخالفان با خارج است. برنامه های رادیو فردا و تلویزیون ماهواره ای صدای آمریکا باید به سرعت تقویت شود و انگلیس را نیز به اقدام مشابه از طریق بی بی سی تشویق کنیم. ما باید به مخالفان در کسب فناوری ارتباطی جدید کمک کنیم.
دو مقام آمریکایی سابق و فعال در حوزه افکار عمومی و جنگ نرم در پایان توصیه می کنند: «باید با اقدامات تبلیغاتی و برخلاف تبلیغات جمهوری اسلامی، اعلام کنیم اصلاح طلبان جریان مردمی و در خدمت کشورشان هستند. باید این تبلیغات را که آمریکا ضعیف شده و می خواهد از طریق ایران، خود را از گرفتاری های خاورمیانه خلاص کند، خنثی کنیم. باید با ادعای جمهوری اسلامی که برنامه هسته ای موجب پیشرفت کشور می شود و غرب دنبال عقب نگاه داشتن ایران است، مقابله کنیم. ما باید افرادی را از داخل ایران به سمینارها دعوت کنیم که حتماً با مخالفت رژیم مواجه خواهد شد و در آن صورت به افکارعمومی ایران بگوییم این رژیم مستقر شماست که می خواهد شما را عقب نگه دارد.»
گفتنی است جیمز گلسمن پیش از این به هنگام حضور در پست معاونت وزارت خارجه آمریکا در امور دیپلماسی عمومی طی سخنانی در موسسه واشنگتن در پیمان خاورنزدیک گفته بود: مردم آمریکا، سیاست خارجی ما را قبول ندارند و اعتماد نمی کنند. ما باید دنبال راضی کردن مردم خود باشیم نه افکارعمومی جهان.

 منبع کیهان

  • نیم نگاه
۰۵
بهمن
گفت: گروه های ضد انقلاب فراری و سایت های وابسته به سران فتنه از این که آمریکا و اسرائیل در مقابله با جمهوری اسلامی ایران ابراز عجز و ناامیدی کرده اند، بد جوری عصبانی شده اند.
گفتم: حیوونکی ها حق دارند! چرا که همه دلخوشی آنها به حمایت آمریکا و اسرائیل بود و حالا می بینند آمریکا و اسرائیل از خود آنها مفلوک تر و درمانده ترند.
گفت: چه عرض کنم؟!
گفتم: شخصی که از دنیا رفته بود به خواب دوستش آمد. دوستش از او پرسید علت مرگ تو چی بود؟ یارو گفت ؛ بر اثر خوردن شیر گاو جانم را از دست دادم. دوستش پرسید؛ شیر مسموم بود؟ جواب داد نه! پرسید؛ برای مزاجت ضرر داشت؟ یارو گفت؛ نه! دوستش که کلافه شده بود پرسید پس چی شد که مردی؟ و یارو جواب داد؛ داشتم شیر می خوردم که یکدفعه گاو نشست و من زیر اون حیوون زبون بسته نفهم له و لورده شدم
  • نیم نگاه
۰۵
بهمن
گفت: تعدادی از هواداران خاتمی به او اعتراض کرده اند که چرا از نامزدی ریاست جمهوری کنار کشیدی که موسوی بیاید و این رسوایی را به بار آورد.
گفتم: دست خودش نبود، باید کنار می کشید! کیهان همان روز نوشت که نامزد اصلی مدعیان اصلاحات موسوی است و خاتمی کنار خواهد رفت.
گفت: خاتمی گفته است، باید کسی نامزد می شد که «مرد روز شنبه» باشد و بعد از روز جمعه که انتخابات است بتواند ایستادگی کند!
گفتم: یعنی با صراحت اعتراف می کند که ادعای تقلب در انتخابات و دست زدن به آشوب های خیابانی از قبل طراحی شده و قرار بود بعد از انتخابات به اجرا درآید؟!
گفت: چه عرض کنم؟! این روزها بد جوری خودشان را لو می دهند.
گفتم: مردی در بستر بیماری افتاده بود و شریکش در حال نامه نوشتن بود. یارو به شریکش گفت؛ ای فلان فلان شده، حتماً در فکر مرگ من هستی و داری برای داداشت نامه می نویسی که بیاید اموالم را هپل هپو کند؟ شریکش گفت؛ این حرف ها چیه؟ چرا سوءظن داری؟ و بعد از چند دقیقه از مریض پرسید، راستی! قبر با قاف است یا با غین؟!

  • نیم نگاه
۰۱
بهمن

به نام خدا

انحراف انسان ها در  زمینه های مختلف  می توان از دو منظر دید

1) انحرافات ناشی از آگاهی

2)  انحرافات ناشی از اراده

حال یا این گزینه می توانیم شرایط بعد از انتخابات را مورد بررسی قرار دهیم.  شرایطی که از آن با عنوان فتنه یاد می شود. و می دانیم که  فتنه به این معناست که حق و باطل مخلوط می گردند و شناخت حق ملتلزم داشتن بصیرت وشناخت است.

حال من می خواهم در نوشتار نقش خواص و عوام را مورد نقد قرار بدهم. خواص به عنوان کسانی که تغذیه ذهنی عوام را بر عهده دارند باید بتوانند حقیقت را برای آنها روشن نمایند. اما در حوادث بعد از انتخابات شاهد این بصیرت سازی از بعضی از خواص نبودیم. من این را ناشی از عدم اراده خواص می بینم

اما در مورد عوام علت جهت گیری اشتباه آنها را ناشی از عدم آگاهی و بصیرت می بینم. برای همین بود که رهبر معظم انقلاب( روحی فداه) فریاد بر آوردند که بصرت پیدا کنید. برای این که می دانستند که با داشتن بصیرت مشکلات حل می شود. همینم شد ، ما در نطر سنجی های بعد از انتخابات( چه داخلی چه خارجی) شاهد آن هستیم که آرای موسوی ریخته شده. علت به وجود آمدن بصیرت است که در طول هفت ماه ایجاد شد.

کاش خواص ما قبل از حماسه میلیونی 9 دی اعلام موضع می کردند مرز بندی خود را با جریان فتنه زودتر مشخص می کردند. این هنر نیست که بعد از اعلام میلیون ها نفر مرز بندی خودمون را مشخص کنیم و نطقمان باز شود. این هنر نیست که موسوی دولت را بعد از دیدن شعار ملیون ها نفر که از ته قلب فریاد بر می آوردند "مرگ بر موسوی" اعتراف به رای مردم کند . اگر موسوی این را هم نگوید چه بگوید.  موسوی راهی جز این ندارد که دولت را به رسمیت بشناسد. البته به نظر من قبل از این هم به رسمیت شناخته بود ولی برایش جان مردم مهم نبوده. زمانی که از دولت احمدی نژاد حقوق ریاست فرهنگسرای هنر را دریافتمیکرد مگر معنایی جز رسمیت شناختن دولت احمدی نژاد داشت؟!!!

 من معتقدم که هنوز آخر زمان نشده وخیلی وقت مانده تا عده ای که هنوز پشت نقاب حرف میزنند چهره از نقاب بردارند. انسان ها را باید در شرایط سخت شناخت باید دید افرادی پیدا می شوند که بدون در نظر گرفتن مصلحت حقیقت را بیان می کنند.

 

  • نیم نگاه