نیم نگاه

زیر نظر م.ح.ش

نیم نگاه

زیر نظر م.ح.ش

پیوندها

۴ مطلب با موضوع «نیم نگاهی به دیگر منابع :: سیاسی :: بین الملل» ثبت شده است

۲۲
اسفند

برای دیدن مابقی کاریکاتور ها می توانید به 

آثار فینالیست جشنواره مذاکره با امریکا

مراجعه فرمایید.





  • نیم نگاه
۱۳
آبان

 آلمان ZDF شبکه تلویزیونی


تا چند لحظه دیگر نظر شما بینندگان عزیز را جلب می کنم به مصاحبه مطبوعاتی با سخنگوی جوانان خشمگین طرفدار {امام} خمینی که چند روز قبل سفارت امریکا در ایران را اشغال کردند.

خبرنگار : « همانطور که می دانید دیپلماتها و کارکنان سفارتخانه های خارجی در هر کشوری مصونیت سیاسی دارند و افرادی که شما آنها را به عنوان جاسوس دستگیر کردید و به گروگان گرفتید هم از این مصونیت مستثنی نبودند. لطفا بفرمایید هدف شما از این عمل مغایر با شئون دیپلماتیک چه بوده است؟


محسن وزوایی ابتدا آیه ای از قرآن را با آهنگی دلنشین قرائت می کند. سپس خیلی روان با زبان انگلیسی جواب خبرنگار را میدهد.

ما هم با قوانین و شئون ما دیپلماتیک دنیا آشنا داریم. در ضمن قوانین دین ما اسلام هم به ما توصیه می کند با میهمانان به درستی برخورد کنیم ،اما متاسفم که بگویم اینجا نه سفارتخانه بود و اینها هم نه کاردار و دیپلمات. شاید برای شما باور کردنی نباشد ، اما بعد از گذشت چند ماه از انقلاب فهمیدیم که سرنخ بسیاری از توطئه ها اینجاست. از جمله درگیریهای کردستان ، گنبد ، بلوچستان و خیابانهای تهران. همین جا توضیح بدم که خط ما از خط دولت آقای بازرگان(دولت وقت ایران) جداستو ما تعدادی دانشجو هستیم که بر حسب وظیفه و برای خشکاندن توطئه آمدیمو سفارت امریکا را اشغال کردیم. شما اگر واقعا دنبال حقیقت هستید این حرفهای من را که سوال همه ایرانیها و مردم آزاده است به دنیا مخابره کنید تا یکنفر پاسخ ما را بدهد. ما میگوییم اگر اینجا سفارتخانه است چرا این همه سیستمهای پیچیده شنود و جاسوسی در آن نصب شده؟ چرا این همه سند را در دستگاههای کاغذ خردکن ریختند و نابود کردند؟



  • نیم نگاه
۱۱
مرداد

دو گدا تو یه خیابون شهر رم کنار هم نشسته بودن. یکیشون یه صلیب گذاشته بود جلوش، اون یکی یه ستاره داوود... مردم زیادی که از اونجا رد میشدن به هر دو نگاه میکردن ولی فقط تو کلاه اونی که پشت صلیب نشسته بود پول مینداختن.


یه کشیش که از اونجا رد میشد مدتی ایستاد و دید که مردم فقط به گدایی که پشت صلیبه پول میدن و هیچ کس به گدای پشت ستاره داوود چیزی نمیده. رفت جلو و گفت: رفیق بیچاره من، متوجه نیستی؟ اینجا یه کشور کاتولیکه، تازه مرکز مذهب کاتولیک هم هست. پس مردم به تو که ستاره داوود گذاشتی جلوت پول نمیدن، به خصوص که درست نشستی بغل دست یه گدای دیگه که صلیب داره جلوش. در واقع از روی لجبازی هم که باشه هر کسی رد بشه به اون یکی پول میده  ولی  نه به تو. گدای پشت ستاره داوود بعد از شنیدن حرفهای کشیش رو کرد به گدای پشت صلیب و گفت: هی "موشه" نگاه کن کی اومده به برادران "گلدشتین" بازاریابی یاد بده!   گلدشتین یه اسم فامیل معروف یهودیه


  • نیم نگاه
۱۵
اسفند
مردی دارد در پارک مرکزی شهر نیویورک قدم میزند که ناگهان میبیند سگی به دختر بچه ای حمله کرده است مرد به طرف انها میدود و با سگ درگیر میشود . سرانجام سگ را میکشد و زندگی دختربچه ای را نجات میدهد پلیسی که ص...حنه را دیده بود به سمت انها می اید و میگوید : تو یک قهرمانی
فردا در روزنامه ها می نویسند :

یک نیویورکی شجاع جان دختر بچه ای را نجات داد

اما آن مرد می گوید: من نیوریورکی نیستم

پس روزنامه های صبح می نویسند:

امریکایی شجاع جان دختر بچه ای را نجات داد .

ان مرد دوباره میگوید: من امریکایی نیستم

از او میپرسند :خب پس تو کجایی هستی ؟



فردای ان روز روزنامه ها این طور می نویسند :

یک تند روی مسلمان سگ بی گناه امریکایی را کشت!
  • نیم نگاه