نیم نگاه

زیر نظر م.ح.ش

نیم نگاه

زیر نظر م.ح.ش

پیوندها

۵ مطلب با موضوع «داستان و جملات کوتاه :: سیاسی» ثبت شده است

۲۳
خرداد
می گویند روزی مردی گندم بار الاغ خود کرد و به درخانۀ بهلول که رسید، پای الاغ لنگید و الاغ زمین خورد و بار بر زمین ماند. مرد درخانۀ بهلول را زد و از او خواست که الاغش را به امانت به او واگذارد تا بار بر زمین نماند. بهلول با خود عهد کرده بود که الاغ خود را به کسی به امانت ندهد. چون پیش تر خیانت دیده بود در امانت ، یا برفرض از الاغش بار زیاد کشیده بودند. گفت: الاغ ندارم و در همان لحظه صدای عرعر الاغش از طویله آمد. مرد گفت: صدای عرعر الاغت را مگر نمی شنوی که چنین دروغ می گوئی؟ بهلول گفت: رفیق! ما پنجاه سال است که همدیگر را می شناسیم . توبه حرف من گوش نمیدهی .به صدای عرعرالاغم گوش میدهی احمق!!


حالا ما حرف چه کسی را قبول کنیم رفیق پنجاه ساله یا ...؟!!!

البرادعی در کتابش: " پس از 3 توافق سه کشور اروپایی و ایران ( سعد آباد تهران – بروکسل – پاریس ) نه تنها پیشنهاد سه کشور اروپایی ناچیز بود ، بلکه لحن توهین آمیزی داشت و میشود آن را متکبرانه قلمداد نمود ، این طرح تا جایی پیش میرفت که قول میداد اروپایی ها با تعطیلی مراکز هسته ای ایران ، متخصصان بیکار شده را تحت پوشش قرار خواهند داد "

روحانی در کتابش:  " اگر نگوییم هیچ ، اما ایران مابه ازای بسیار اندکی را دریافت میکند ، بارها اقدامات اعتمادساز خود را افزایش داده و تنها در ازای آن با قولهای انجام نشده و درخواستهای بیشتر روبرو گردیده است "



  • نیم نگاه
۰۵
مهر

بلوتوث (مهران مدیری) :یک نفر صد سکه دارد، یک نفر دیگه یک سکه....

شما از کدام یک از اینها سکه میگیرید ؟؟؟

قبله ی عالم(محمدرضا هدایتی) : خوب از اونی که یک سکه دارد ... !!!

...

چون اونی که صد سکه داره به هر حال قدرتی برای خودش داره چهار تا آدم دور برش جمع شدن نمیشه رفت طرفش که...

ولی اونی که یک سکه داره خوب کسی رو نداره ، تو سرشم میزنیم ، سکشو میگیریم ، دو تا اردنگی هم بهش می زنیم . یه کم منطقی باش .....!

قهوه ی تلخ ...(مهران مدیری)


  • نیم نگاه
۲۷
شهریور

فرزندی به پدرش گفت

پدر چرا بخش قابل توجهی از درآمدت را صرف معالجه و نابودی سرطان ات می کنی؟

این پول حق ما هم هست

پدر سکوت کرد و دیگر برای درمان سرطانش هزینه نکرد و پس از اندکی درگذشت!

پس از مرگ پدر

دیگر نه تنها درآمدی وجود نداشت؛ بلکه خانواده ای نیز در کار نبود


حالا شما چندان به خطا نرفته اید اگر...

بجای فرزند، عبارت برخی معترضین و منتقدین

بجای پدر، عبارت مسئولین نظام اسلامی

بجای سرطان، واژه اسرائیل

و بجای خانواده، واژه  *ایران*  را قرار دهید


آیا گمانشان این است که باید با غده ای سرطانی سازش کرد؟؟؟




  • نیم نگاه
۱۱
مرداد

دو گدا تو یه خیابون شهر رم کنار هم نشسته بودن. یکیشون یه صلیب گذاشته بود جلوش، اون یکی یه ستاره داوود... مردم زیادی که از اونجا رد میشدن به هر دو نگاه میکردن ولی فقط تو کلاه اونی که پشت صلیب نشسته بود پول مینداختن.


یه کشیش که از اونجا رد میشد مدتی ایستاد و دید که مردم فقط به گدایی که پشت صلیبه پول میدن و هیچ کس به گدای پشت ستاره داوود چیزی نمیده. رفت جلو و گفت: رفیق بیچاره من، متوجه نیستی؟ اینجا یه کشور کاتولیکه، تازه مرکز مذهب کاتولیک هم هست. پس مردم به تو که ستاره داوود گذاشتی جلوت پول نمیدن، به خصوص که درست نشستی بغل دست یه گدای دیگه که صلیب داره جلوش. در واقع از روی لجبازی هم که باشه هر کسی رد بشه به اون یکی پول میده  ولی  نه به تو. گدای پشت ستاره داوود بعد از شنیدن حرفهای کشیش رو کرد به گدای پشت صلیب و گفت: هی "موشه" نگاه کن کی اومده به برادران "گلدشتین" بازاریابی یاد بده!   گلدشتین یه اسم فامیل معروف یهودیه


  • نیم نگاه
۱۵
اسفند
مردی دارد در پارک مرکزی شهر نیویورک قدم میزند که ناگهان میبیند سگی به دختر بچه ای حمله کرده است مرد به طرف انها میدود و با سگ درگیر میشود . سرانجام سگ را میکشد و زندگی دختربچه ای را نجات میدهد پلیسی که ص...حنه را دیده بود به سمت انها می اید و میگوید : تو یک قهرمانی
فردا در روزنامه ها می نویسند :

یک نیویورکی شجاع جان دختر بچه ای را نجات داد

اما آن مرد می گوید: من نیوریورکی نیستم

پس روزنامه های صبح می نویسند:

امریکایی شجاع جان دختر بچه ای را نجات داد .

ان مرد دوباره میگوید: من امریکایی نیستم

از او میپرسند :خب پس تو کجایی هستی ؟



فردای ان روز روزنامه ها این طور می نویسند :

یک تند روی مسلمان سگ بی گناه امریکایی را کشت!
  • نیم نگاه