سلام به همه ی دوستان
چندی پیش یک برنامه تلویزیون (که اسمش یادم نیست) به نقد فیلم طلا و مس پرداخته بود. انصافا نقد های خوبی هم شد. در آخر برنامه نقد جالبی صورت گرفت. نقاد خطاب به کارگردان اینطور گفت:
"صحنه آخر فیلم بنده را واقعا تحت تاثیر قرار داد. صحنه ای که شما در زمین چمن خالی گرفتید در حالی که بازیگران بدون توجه به سرمای بیرون بدون پتو و لباس گرم نشست بودند را عرض می کنم. شما به خوبی توانستید نشان دهید که گرمای این خانواده به سرمای بیرون غلبه دارد"
کارگردان در جواب گفت :
" حالا که فکر می کنم، عجب کاری کردم و باید به خودم احسنت بگم. راستیتش بنده به این همه فلسفه که شما گفتید دقت نداشتم. هوا سرد بود سریع هم می خواستیم فیلم را تمام کنیم برای همین اونجا گرفتیم که نزدیک بود"
حالا قصه بعضی از منتقدین وبلاگ بنده است. بنده هیج فلسفه ای پشت بعضی از متنهایی که گذاشته ام نیست. نه فمینستم نه ضدش. بعضی از متنها را باید دید و فقط خندید.
یکی گفته بود چرا عکس خودتو می زاری، باید در جواب ایشون بگم از این به بعد تو وبلاگ شخصیم، عکس پدر شما را با دل نوشته هاشون می زارم.
در ضمن این وبلاگ من نه انجمن. هر کی می خواهد موضع انجمن ببینه به وبلاگ انجمن مراجعه کنه نه من. بنده نوکر انجمنیام و هیچ کاره.
در مورد خواهران هم باید عرض کنم، واقع امر اینست که بنده به توانشان اعتقاد راسخ دارم و در خیلی از موارد توانیهایشان برتر از برادران است.
قصه بالا هم با دخل و تصرف بود.
دلیل خلقت زن.............................................قابل توجه اقایان....؟؟؟؟؟۱۰ – خدا نگران بود که آدم در باغ عدن گم بشه چون اهل پرسیدن آدرس نبود.
۹ – خدا میدونست یه روزی آدم نیاز داره یک کسی کنترل تلویزیون رو بهش بده.
۸- خدا میدونست که آدم هیچ وقت خودش وقت دکتر نمیگیره!
۷ – خدا میدونست اگه برگ انجیر آدم تموم بشه، هیچ وقت خودش برای خودش یکی دیگه نمیخره. …
۶ – خدا میدونست که آدم یادش میره آشغالا رو بیرون ببره
۵ – خدا می خواست آدم بارور و تکثیر شود ، اما خدا میدونست که آدم تحمل درد زایمان رو نداره
۴ – خدا میدونست که مانند یک باغبون ، آدم برای پیدا کردن ابزارهاش نیاز به کمک داره
۳ - خدا میدونست که آدم به کسی برای مقصر دونستش برای موضوع سیب یا هر چیز دیگری نیاز داره
۲ – همونطور که در انجیل آمد ه است : برای یک مرد خوب نیست تنها بماند
و سرانجام دلیل شماره یک
۱ – خدا به آدم نگاه کرد و گفت : من بهتر از این هم می تونم خلق کنم