تاریخ تکرار می شود
شهید دیالمه: می خواهند وحدت اشعری را به جای وحدت علی(ع) قالب کنند
خبرنامه دانشجویان ایران: طرح بحث وحدت طی چند هفته اخیر و به ویژه در آستانه 22 بهمن از سوی بازندگان به صورتی متفاوت مطرح می شود.
به گزارش خبرنگار «خبرنامه دانشجویان ایران»، بی شک وحدت و اعتدال پشت سر رهبری از خواسته های ملت ایران است اما این وحدت را نباید به خواست عده ای که خود آتش گردان فتنه بودند ربط داد.
بی شک حماسه 9 دی و ریزش حداکثری پایگاه جریان مدعی تقلب و تفرقه میان سران این جریان عاملی است برای بازگشت این عده از مواضعشان که خود مبرهن عدول منافقانه این عده از حرکات رادیکالی گذشته است.
اما تاریخ نشان داده است که ادعای وحدت از سوی این عده و نیز مطلوم نمایی نه از سر صدق بلکه از سر بازگشت به قدرت از دست رفته و تخریب چهره کاریزماتیکشان است.
نمونه این امر و بحث وحدت را در سال 59میان جریان انقلابی جوان دانشجو با رهبری شهید دیالمه و نفاق عمیق را به سر کردگی بنی صدر می بینیم.
شهید دیالمه در روز 15/12/59 یعنی فردای روز سخنرانی بنیصدر در دانشگاه تهران و برپایی غائله 14اسفند، در مهدیه تهران در میان جمعیتی که به شدت نسبت به آن شهید ابراز احساسات می کرد در سخنرانی خود با عنوان «مصدق از حمایت تا خیانت» به روشنگری در خصوص منافقان می پردازد.
شهید دیالمه در خصوص طرح بحث وحدت از سوی چهره نفاق و خلط این مبحث و سو استفاده از آن چنین می گوید: « ... دستهایی در کارند تا وحدت ابوموسی اشعری را به جای وحدت علی علیهالسلام به مردم قالب کنند. این بود که بر آن شدم تا مطالبی را در کمال اختصار با شما در میان بگذارم. برادران در لحظات بسیار حساس و خطرناکی قرار گرفتهایم، حساس و خطرناک همچون میدانهایی از مواد منفجره که با جرقهای کوچک آتش میگیرند و شیاطین برآنند تا با ژستهای آزادیخواهانه قلابی تا آنجا که میتوانند بر میزان شعلهوری محیط بیفزایند،...»
شهید دیالمه علت طرح وحدت و ادعای آزاد اندیشی و آزاد نگری از سوی هوچی گران و مسببان فتنه را عدم شناخت از آنها می داند و چنین می گوید:«اما آنچه که ما از ابتدای انقلاب فاقد آن بودیم و چوب آن را میخوریم این است که افراد را درست نمیشناختیم و آگاهی از مواضع آنان نداشتیم و همین امر باعث شد که اسلامشناسان اروپایی بر مبنای آزادیهای غلط غربی آنچه را خواستند به خورد این ملت دادند و سعی نمودند مسلمانان مؤمن را با برچسب های گوناگون از میدان بهدر نمایند.»
این نماینده شهید مجلس اول شورای اسلامی برچسب زدن و مارک زدن و وارونه نشان دادن حقیقت را از شاه کلید های سران جریان فتنه بر شمرده و چنین می گوید:« میدانید چماقداری از ما و اسلام نبود، ما بهعنوان مسلمان استدلال و منطق داریم، چماقداری از آن نیروهای چپ و راستی برای فرود آوردن چماقشان بر سر این ملت فراهم آورند ظاهرا خود را ضد چماق معرفی کردند و الاّ چه زمانی ما حرف حساب را نشنیدهایم؟ چرا یکباره اسامی نیروهای مرتجع داخلی و خارجی عوض میشود و میشوند انقلابی!! پیشتاز! مجاهد! مبارز! پیشگام؟! و در مقابل همه نیروهایی که در این سمت قرار دادند و حرکت را ایجاد کردهاند، میشوند نیروهای مرتجع، انحصارطلب و دُگم و از این قبیل، این همان شیوه همیشگی و مرسوم تاریخ است که اصطلاحا معروف است به «نعل وارونه» »
اما شهید دکتر دیالمه راهکار برون رفت از فضای فتنه را آگاهی و شفاف سازی می دانستند و این حرکات فتنه آلود و مرموز که به جهت معمولی نشان دادن مکتب اسلام به مثابه سایر مکاتب ماتریالیستی بوده که به انحطاط اسلام منجر می شده است را راه کار صهیونیسم جهانی می دانسته و اعلام می کند:« اگر بنده و شما آگاه باشیم خوب میفهمیم که چرا اینگونه میگویند و عمل میکنند، سالیان درازی است که برای ممالک اسلامی طراحی کردهاند و برنامههای آن توسط صهیونیسم بینالملل مدون گردیده است....امروز در ذهن اکثریت نسل جوان ما اسلام نه به عنوان یک دین الهی و رهبری اش نه به عنوان یک رهبری الهی، که اسلام به عنوان یک تمدن و پیامبر به عنوان یک انقلابی ترسیم گردیده است. پیامبر می شود انقلابی تا در قدمهای بعدی بتوانند او را در کنار چهگوارا، مارکس و انگلس قرار دهند و ظهور اسلام حرکتی بشود همچون انقلاب اکتبر و انقلاب فرانسه و چهرههای اسلامی از علی علیهالسلام گرفته تا فاطمه سلاماللهعلیها و زینب و ابوذر و سلمان و ... هر یک به نوعی تغییر یابند. صهیونیسم بینالملل برای پیادهنمودن طرحهای خود سازمانها و گروههای مرموزی را تشکیل داده که یکی از آنها در تحقق بخشیدن به آرمانهای صهیونیسم لژهای فراماسونری است... و مردم ما اصلا آگاهی نداشتهاند که اینها کی هستند.»
جالب ان است که بعد از این سخنرانی کم کم شعار « بنیصدر ، دیالمه، بحث آزاد پیش همه » زبانزد بسیاری از جوانان مسلمان شد اما بنیصدر که تبلیغات بحث آزادش بسیار فراگیر شده بود با توجه به شناختی که نسبت به این جوان برومند مکتب تشیع و «هشام زمانه» داشت صلاح ندانست خود را درگیر چنین بحثی کند.
- ۸۸/۱۱/۲۶