Title-less
چهارشنبه, ۵ اسفند ۱۳۸۸، ۰۶:۵۹ ب.ظ
مهرداد بذرپاش
دوشنبه ۳ اسفند ۱۳۸۸ ساعت ۱۷:۳۹
|
متن پاسخ بذرپاش به این شرح است:
انتقادات اینجانب از جناب آقای علی مطهری در گفتوگو با خبرگزاری فارس (مورخ 29 دی) گویا موجب ناراحتی این برادر ارزشی شده است. هر چند بنای آن را نداشتم که به جوابیه ایشان که نکته درخوری در آن نیافتم، پاسخ دهم، اما با دیدن مصاحبههای مکرر ایشان و تکرار ادعا و توهینها به آرای 25 میلیونی، لازم دیدم چند نکته را متذکر شوم.
1- آقای علی مطهری در جوابیه خود مدعی شدهاند اکثریت رأیدهندگان به رئیسجمهور معتقدند اینکه ایشان در مناظرههای انتخاباتی نامی از فرزندان برخی چهرههای سرشناس آوردهاند، در ایجاد حوادث بعد از انتخابات دخیل و مقصرند! و بلافاصله برای این ادعا اینگونه استنباط کردهاند که اکثریت مردم به خاطر «خطر طرف مقابل» به احمدینژاد رای دادهاند! علیرغم اینکه آقای علی مطهری به واسطه حضور در لیست جبهه متحد اصولگرایی -طیف حامیان دولت- اینک عبای وکالت مردم تهران را به دوش دارند اما به نظر میرسد کمترین اطلاعی از نظر «رایدهندگان به رئیسجمهور منتخب» درباره مناظرهها و نیز ریشه فتنه پس از انتخابات ندارند. جدای از این، ایشان نگفتهاند چگونه از نظر 25 میلیون رایدهنده مطلع شدهاند که به زعم ایشان معتقدند آقای احمدینژاد از عوامل فتنه پس از انتخابات است؟!
البته این ادعا که سخنان احمدینژاد زمینهساز فتنه بوده، پس از آن از سوی اصلاحطلبان مطرح شد که تشت رسوایی «ادعای تقلب» شان از بام افتاد، لاجرم به سراغ ادعاهای مضحک دیگری برای فرار از معرکه خود ساخته رفتند؛ که اکنون سادهلوحانه از سوی عدهای تکرار میشود.
در ادامه حتی اگر این بخش از گفته آقای علی مطهری را بپذیریم که اکثریت مردم به خاطر «خطر طرف مقابل» به احمدینژاد رای دادند، از این مساله چگونه میتوان نتیجه گرفت که این رای دهندگان معتقدند حرفهای احمدینژاد در مناظره باعث فتنههای پس از انتخابات شد؟!
ضمن اینکه آقای علی مطهری خواسته یا ناخواسته اذعان کردهاند مردم «خطر طرف مقابل»- کاندیداهای دوم خرداد – را احساس کرده و به دکتر احمدینژاد رای دادهاند، ایشان لطف فرموده درباره این خطر توضیح بیشتری بدهند؛ چهبسا شفافسازی درباره خطر این افراد برای انقلاب و نظام بسیاری شائبهها را مرتفع سازد! اگرچه معتقدم اظهارات ایشان درباره حوادث پس از انتخابات، دانسته یا ندانسته موجب تقویت همین خطر شده است.
2- آقای علی مطهری در ادامه بنابر رویه مطلوب خود- که تحلیل موضوعات براساس توهم مقصر بودن دکتر احمدینژاد در ایجاد فتنه پس از انتخابات است- از «ظلم» سخن گفته و مخالفان فتنهگران علیه انقلاب را به جفاکاران به شهید مطهری تفسیر کردهاند! اما به عقیده حقیر جفای به شهید مطهری آن است که رکن رکین نظام یعنی ولایت فقیه 8 ماه مورد اهانت فتنهگران قرار گیرد و فرزند شهید مطهری به دلایل نامعلوم چشم بر این اقدامات پوشیده و ناصواب علیه رئیسجمهوری موضع میگیرد. جفا به اندیشه شهید مطهری آن است که در روز قدس علیه فلسطین مظلوم و روز 13 آبان در حمایت از استعمار و استکبار موضعگیری شود و فرزند این شهید بزرگوار کلامی در نقش سران فتنه در این موضعگیریها سخن نگوید. جفا به شهید مطهری آن است که اظهارات عجیب فرزندش موجب سرور و پایکوبی «سکولارها»، «لیبرالها» و «تودهایها» شود؛ همانهایی که دانشجویان بسیجی را به خاطر مطالعه آثار و پذیرش ادله شهید مطهری مورد هجوم و تمسخر قرار داده و میدهند! جفای به شهید مطهری آن است که اظهارات و موضعگیریهای علی مطهری درباره توطئه علیه جمهوری اسلامی باعث شود صهیونیستها هرچند به خطا در تحلیل این اظهارات بگویند که «فرزند [شهید] مطهری طرفدار جنبش سبز است!»
3- ایشان در ادامه جوابیه خود در اظهارنظری عجیب اقدام به توجیه سکوت خواص کرده و مدعی شده دلیل سکوت این دسته از خواص، هراس از واکنشها و انتقادات است! آیا ایشان سخنگوی این دسته از خواص است؟ آنگونه که اظهار داشتهاند این دسته از خواص به واسطه هراس از انتقاد، از بیان حقایق و وقایع پرهیز میکنند! اگر این ادعا حمل بر صحت شود، باید گفت این جماعت به هیچوجه شایسته برخورداری از لقب «خواص» نیستند و بهترین عنوان برای آنها «عناصر ترسو و مشرک» است چراکه بارزترین خصوصیت خواص، بیان حق در هر شرایطی است.
4- بدون شک پاکترین و منصفانهترین موضعگیری درباره حوادث پس از انتخابات، «اجرای عدالت» است و این مهم میسر نمیشود جز با تمسک به قانون. آنانکه بیبهره از انصافند در پی ممانعت از اجرای قانون درباره همه عوامل مقصر در ایجاد فتنه پس از انتخابات هستند. آیا اینک راهکار اصلی این افراد برای جلوگیری از اجرای قانون یا همان عدالت، تحقق تلخندهای «لوییجرگه» یا «حکمیت» نیست؟ به جد بر این باورم، تمرکز رسانهای بر اظهارات پر انتقاد آقای مطهری یک تاکتیک فرعی از سوی ساختارشکنان برای انحراف از پیگیری مطالبه حداکثری افکار عمومی در مجازات این دسته است.
و اما در آخر توصیه برادرانهام به آقای علی مطهری این است که ندانسته به دنبال القای مقبولیت مردمی کاذب برای برخی افراد نباشند چراکه به واسطه همین القائات است که برخی توهمات شکل میگیرد و همین توهمات است که تصمیمات و رفتارهای محیرالعقول را نمودار میسازد
- ۸۸/۱۲/۰۵
از وبلاگتون دیدن کردم امیدوارم خداوند نور حقیقت را در دل ما و شما بتاباند.