کجایند مردان بی ادعا؟!!!
می خواهم از مشکلات خوابگاه بگویم، از غذا، از امکانات و از خیلی چیزهای دیگر
اما این بار کمی متفاوت تر از همیشه، این بار می خواهم از خودم شروع کنم، می خواهم از نزدیک ترین جا مشکلاتم را، خود حل بنمایم، از اتاق خودم. تا این بار اگر قرار شد بگویم فلان مشکل را دارم خودم برای خودم کاری کرده باشم و همیشه منتظر کس دیگری نباشم. با این کار می توانم توقع داشته باشم به من بگویند آینده ساز مملکت. دوستان در دانشگاه تربیت معلم باشیم یا هر جای دیگری ؛ همیشه مشکل هست، اصلا زندگی بدون مشکل معنا ندارد. وقتی شیرینی زندگی را می چشی که مشکلی را از سر راه برداشته باشی. من نمی خواهم مزه این شیرینی را به کس دیگری بدهم.
حالا من یک دانشجویم با کلی مشکل. بعضی هایش قابل حلند بعضی هایش هم نه. من وظیفه خودم را انجام می دهم یعنی در حد توان خودم، تلاشم را می کنم. در چند هفته قبل از امتحانات سعی می کنم کمی به اتاقم برسم. شاید بعضی ها هم مثل من احساس مسولیت بیش تری داشته باشند و بخواهند به دیگر هم دانشگاهیانشانم البته با کمال افتخار، کمکی کرده باشند. راهش باز است.
کجایند مردان بی ادعا؟!!! از آینه و شیشه دستشویی شروع کنیم؟ از همین جمعه چطور است ؟
- ۸۹/۰۲/۲۵
به یاد شهید علی هاشمی