نیم نگاه

زیر نظر م.ح.ش

نیم نگاه

زیر نظر م.ح.ش

پیوندها

۱۱۵ مطلب در دی ۱۳۹۰ ثبت شده است

۲۳
دی
 به کدامین گناه کشتنش؟

شهید احمدی روشن

  • نیم نگاه
۲۳
دی
قصه اصحاب کهف شوخیست!!!

اینجا یک شب بخوابی، تو را از یاد می برند

  • نیم نگاه
۲۰
دی
دیروز از هر چه بود گذشتیم و امروز از هر چه بودیم!!!
آنجا پشت خاکریز بودیم و اینجا در پناه میز!!!
دیروز دنبال گمنامی بودیم و امروز مواظبیم ناممان گم نشود!!!
جبهه بوی ایمان می‌داد و اینجا ایمانمان بو میدهد!!!
(برای شادی روح شهدا صلوات)

خودمو گفتم به کسی برنخورد.

 دلم برای شهدا تنگ شده است. 

برای آنهایی که به جای حذف افراد ، مشکلات برادران دینشان را حل می کردند. ما خیلی وقت ها به کوچکترین بهانه ای انگی را به افراد می زنیم بدون آن که بدانیم حقیقت دارد یا نه. بدون بررسی. شایدم بعضی مواقع بررسی می کنیم اما همه ی جوانب را خوب نمی بینیم

  • نیم نگاه
۱۸
دی

خیلی وقت است می خواهم صحبت هایی را مطرح نمایم اما نمی شود. راستیتش را بخواهید چندبار هم نوشتم اما پاک کردم و خودم را شماتت کردم و بر حذر داشتم از کسانی که دیدگاهشان آزارم می داد.

اسلامی که من می شناختم کتابش با بسم الله الرحمان الرحیم آغاز شده است و نه با بسم قاسم الجبارین. پیامبرش رحمت للعالمین بود و همسایه مورد احترام و مسلمانان برادران دینی هم بودند و در برابر یکدیگر حقی داشتند.

بنده را مواخذه نفرمایید. حق با شماست من هم اینطور نیستم اما مرا به خاطر بیان آنجه در ذهن دارم خواهشا ملامت نفرمایید. 

خودتان قضاوت بفرمایید در مقابل غیبت هایی که در طول روز می کنیم چند بار دست یاری به سمت برادران دینیمان دراز کرده ایم؟ آیا صف اولی های نمازمان از مشکلات هم خبر دارند؟ روحانی های معظم به جای بیان مسائل فقهی نادری که شاید در طول عمرمان با آن برخورد ننماییم آیا باری را به دوش خود می اندازند و مانند مولایمان علی، شبانه به در خانه ها می روند تا از یتیمان و فقرا در حد خود ایادتی نمایند؟ چند در صد از علما را می توان یافت که شبیه پیامبران بشود سر بر زانوانشان گذاشت؟

در نهایت 

اسلام به ذات خود ندارد عیبی-هر عیب که هست در مسلمانی ماست

و باز ننوشتم آن چرا باید می نوشتم

  • نیم نگاه
۱۸
دی
تو 10 سالگی : " مامان ، بابا عاشقتونم"
تو 15 سالگی : " ولم کنین "
تو 20 سالگی : " مامان و بابا همیشه میرن رو اعصابم"
تو 25 سالگی : " باید از این خونه بزنم بیرون"
تو 30 سالگی : " حق با شما بود"
تو 35 سالگی : "میخوام برم خونه پدر و مادرم "
تو 40 سالگی : " نمیخوام پدر و مادرم رو از دست بدم!!!!"
تو هفتاد سالگی : " من حاضرم همه زندگیم رو بدم تا پدر و مادرم الان اینجا باشن ...!
بیاید ازهمین حالا قدر پدر و مادرامونو بدونیم...
  • نیم نگاه
۱۸
دی
  • نیم نگاه
۱۸
دی
منم شاهدم
کودکی به مامانش گفت، من واسه تولدم دوچرخه می خوام. دنی پسر خیلی شری بود. همیشه اذیت می کرد. مامانش بهش گفت آیا حقته که این دوچرخه رو برات بگیریم واسه تولدت؟
دنی گفت، آره. مامانش بهش گفت، برو تو اتاق خودت و یه نامه برای خدا بنویس و ازش بخواه به خاطر کارای خوبی که انجام دادی بهت یه دوچرخه بده .
نامه شماره یک
سلام خدای عزیز
اسم من دنی هست. من یک پسر خیلی خوبی بودم و حالا ازت می خوام که یه دوچرخه بهم بدی .
دوستار تو
دنی
دنی کمی فکر کرد و دید که این نامه چون دروغه کارساز نیست و دوچرخه ای گیرش نمی یاد. برا همین نامه رو پاره کرد.
نامه شماره دو
سلام خدا
اسم من دنیه و من همیشه سعی کردم که پسر خوبی باشم. لطفاً واسه تولدم یه دوچرخه بهم بده .
دنی
اما دنی یه کمی فکر کرد و دید که این نامه هم جواب نمی ده واسه همین پارش کرد.
نامه شماره سه
سلام خدا
اسم من دنی هست. درسته که من بچه خوبی نبودم ولی اگه واسه تولدم یه دوچرخه بهم بدی قول می دم که بچه خوبی باشم.
دنی
دنی کمی فکر کرد و با خودش گفت که شاید این نامه هم جواب نده. واسه همین پارش کرد. تو فکر فرو رفت . رفت به مامانش گفت که می خوام برم کلیسا. مامانش دید که کلکش کار ساز بوده، بهش گفت خوب برو ولی قبل از شام خونه باش.
دنی رفت کلیسا. یکمی نشست وقتی دید هیچ کسی اونجا نیست، پرید و مجسمه مادر مقدس رو کش رفت ( دزدید ) و از کلیسا فرار کرد.
بعدش مستقیم رفت تو اتاقش و نامه جدیدش رو نوشت.
نامه شماره چهار سلام خدا
مامانت پیش منه. اگه می خواییش، واسه تولدم یه دوچرخه بهم بده....!!
  • نیم نگاه
۱۸
دی
گفتم مادر ...
گفت : جانم؟
گفتم درد دارم....!
گفت : بجانم!
گفتم خسته ام.... !
... گفت : پریشانم ...!
گفتم گرسنه ام....!
گفت : بخور از سهمِ نانم!
گفتم کجا بخوابم....؟!
گفت : روی چشمانم ...!
  • نیم نگاه
۱۸
دی
امام خامنه ای:

اینى که نامزدهاى انتخاباتى ما براى جلب توجه دیگران حرفهاى غربىها را تکرار کنند
این هیچ امتیازى محسوب نمیشود.
امتیاز این نیست که ما آن چیزى را بگوئیم که غرب مى پسندد.
اینها کسانى اند که با فکر ایرانى، فکر اسلامى، هویت اسلامى و ایرانى مخالفند
----------------------------------------
در دیدار مردم مریوان 26/2/1388
  • نیم نگاه
۱۸
دی
فقط یه آرایشگر زنِ ایرانی میتونه درآمدی معادل یک فوق تخصص جراحی رو داشته باشه∙∙!
  • نیم نگاه