نیم نگاه

زیر نظر م.ح.ش

نیم نگاه

زیر نظر م.ح.ش

پیوندها

۱۶ مطلب در شهریور ۱۳۹۱ ثبت شده است

۲۰
شهریور

روزی مرد خسیسی که تمام عمرش را صرف مال اندوزی کرده بود و پول و داریی زیادی جمع کرده بود، قبل از مرگ به زنش گفت: من می خواهم تمامی اموالم را

به آن دنیا ببرم. او از زنش قول گرفت که تمامی پول هایش را به همراهش در تابوت دفن کند. زن نیز قول داد که چنین کند.

چند روز بعد مرد خسیس دار فانی را واداع کرد. زن نیز قول داد که چنین کند. 

وقتی ماموران کفن و دفن مراسم مخصوص را بجا آوردند و می خواستند تابوت مرد را ببندند و ان را در قبر بگذارند، ناگهان همسرش گفت: صبر کنید. من باید به وصیت

 شوهر مرحومم عمل کنم. بگذارید من این صندوق را هم در تابوتش بگذارم.

دوستان آن مرحوم که از کار همسرش متعجب شده بودند به او گفتند آیا واقعا حماقت کردی و به وصیت آن مرحوم عمل کردی؟

زن گفت: من نمی توانستم بر خلاف قولم عمل کنم.

همسرم از من خواسته بود که تمامی دارایی اش را در تابوتش بگذارم و من نیز چنین کردم. البته من تمامی دارایی هایش را جمع کردم و وجه آن را در حساب بانکی خودم ذخیره کردم. درمقابل چکی به همان مبلغ در وجه شوهرم نوشتم و آن را در تابوتش گذاشتم، تا اگر توانست آن را وصول کرده و تمامی مبلغ آن را خرج کند.



  • نیم نگاه
۱۶
شهریور

معلمی از دانش آموزانش خواست "فواید گاو بودن" را بنویسند و نوشته ای که در زیر می خوانید تمام و کمال انشای آن دانش آموز است:

با سلام خدمت معلم عزیزم و عرض تشکر از زحمات بی دریغ اولیاء و مربیان مدرسه که در تربیت ما بسیار زحمت میکشند و اگر آنها نبودند معلوم نبود ما الان کجا بودیم.

اکنون قلم به دست میگیرم و انشای خود را آغاز می کنم.

البته واضح و مبرهن است که اگر به اطراف خود بنگریم در می یابیم که گاو بودن فواید زیادی دارد.

من مقداری در این مورد فکر کردم و به این نتیجه رسیدم که مهمترین فایده ی گاو بودن این است که آدم دیگر آدم نیست. بلکه گاو است.

هرچند که نتیجه گیری باید در آخر انشاء باشد.

بیایید یک لحظه فکر کنیم که ما گاویم. ببینیم چقدر گاو بودن فایده دارد.

مثلا در مورد همین ازدواج که این همه الان دارند راجع به آن برنامه هزار راه رفته و نرفته و برگشته درست می کنند.

هیچ گاو مادری نگران ترشیده شدن گوساله اش نیست.

همچنین ناراحت نیست اگر فردا پسرش زن برد، عروسش پسرش را از چنگش در می آورد.

وقتی گاوی که پدر خانواده است میخواهد دخترش را شوهر دهد، نگران جهیزیه اش نیست.

نگران نیست که بین فامیل و همسایه آبرو دارند. مجبور نیست به خاطر این که پول جهاز دخترش را تهیه نماید برای صاحبش زمین اضافه شخم بزند، یا بدتر از آن پاچه خواری کند.

گوساله های ماده مجبور نیستند که با هزار دوز و کلک دل گوساله های نر را به دست بیاورند تا به خواستگاریشان بیایند، چون آنها آنقدر گاو هستند که به خواستگاری آنها بروند، از طرفی هیچ گوساله ماده ای نمیگوید که فعلا قصد ازدواج ندارد و میخواهد ادامه تحصیل دهد. تازه وقتی هم که عروسی می کنند اینهمه بیا برو، بعله برون، خواستگاری، مهریه، نامزدی، زیر لفظی، حنا بندان، عروسی، پاتختی، روتختی، زیر تختی، ماه عسل، و زبونم لال طلاق و طلاق کشی و... ندارند.


..........................................................................

1) برای خواندن ادامه ی طنز نامه به ادامه ی مطلب بروید

2) بنده از انسان بودن خودم سیر نشدم

3) طبیعت بی جان هم می تواند به ما درس دهد، چه برسد به طبیعت با جان!!!!


  • نیم نگاه
۰۵
شهریور

زن پاشو محکمتر روی گاز فشار داد ، باید خودشو سریع میرسوند...... نه!!!


صدای برخورد ماشین با سپر گلگیر روبرویی....


ماشین کاملا نو بود و چند روز بیشتر نبود که اونو تحویل گرفته بودند.


چطوری باید جریان تصادف و به شوهرش توضیح میداد.... خدایا!!!


باید مدارکش رو حاضر میکرد. در حالی که از یه پاکت قهوه ای رنگ بزرگ مدارکش رو بیرون میکشید، تکه کاغذی از توی اون زمین افتاد. روی اون با خطی کلفت و شتاب زده نوشته شده بود:


عزیزم در صورت تصادف یادت باشه، که من تو رو دوست دارم نه ماشین رو!


زن اروم گرفت و با لبخندی از ماشین پیاده شد.


وقتی پیرهنمون با اتو میسوزه ، قشنگترین ظرف کریستالمون میشکنه، دیوارهای خونه خط خطی میشه


یادتون باشه هیچکدوم ارزش شکستن دلی رو نداره!


  • نیم نگاه
۰۲
شهریور

مشکلات ما همانند مشکلات گروه کوهنوردی است که در حال حرکت به سمت قله، دچار مشکلاتی می شود اما حرکتش همچنان ادامه دارد در حالیکه مشکلات اقتصادی غرب همانند اتوبوسی است که در زیر بهمن مانده است.

 


  • نیم نگاه
۰۱
شهریور


سخنرانی در جمع مردم روستای زلزله‌زده کویچ آذربایجان شرقی

تعبیر «ذوب در ولایت» را غالباً مخالفان شماها - کسانى که مى‌خواهند نکته‌گیرى کنند و مضمونى بگویند - به کار مى‌برند؛ والّا بنده این حرف را از آدمهاى حسابى کمتر شنیده‌ام. بنده نمى‌فهمم معناى ذوب در ولایت را. ذوب در ولایت یعنى چه؟ باید ذوب در اسلام شد. خود ولایت هم ذوب در اسلام است. روزى که شهید صدر گفت «در امام خمینى ذوب شوید؛ همچنان‌که او در اسلام ذوب شده است»، تنها شاخص صحت راه، شخص امام بود؛ نه قانون اساسى بود، نه جمهورى اسلامى بود، نه نظامى بود، نه دستگاهى بود. در صحنه‌ى آشفته‌ى هوى‌ها و جریانها و خطوط مختلف، یک قامتِ برافراشته و یک علمِ سرافراز وجود داشت و او امام بود؛ شهید صدر مى‌گفت در او ذوب شوید. راست هم مى‌گفت؛ ذوب در امام، ذوب در اسلام بود. امروز این‌طورى نیست. ذوب در رهبرى، ذوب در شخص است؛ این اصلاً معنا ندارد. رهبرى مگر کیست؟رهبرى هم باید ذوب در اسلام باشد تا احترام داشته باشد. احترام رهبرى در سایه‌ى این است که او ذوب در اسلام و ذوب در همین هدفها بشود؛ پایش را یک قدم کج بگذارد، ساقط مى‌شود. هیچ‌کس در شخص و در جهت ذوب نمى‌شود؛ در آن هدفها باید ذوب شد؛ در اسلام باید ذوب شد؛ در اهداف والاى اسلامى - که خداى متعال براى ما معین کرده - باید ذوب شد؛ در واقع در ملت باید ذوب شد. به این هدفها و به آن نقطه‌ى اوج و والا چشم بدوزید. اسلام، عزت ملى، استقلال، عدالت اجتماعى و کم کردن فاصله‌ها بین طبقات جامعه؛ امروز ما به اینها خیلى نیاز داریم. یک قانونِ شما مى‌تواند شکاف بین فقیر و غنى را عمیق‌تر کند؛ مى‌تواند هم مقدارى این را جمع کند. باید دنبال این باشید که این فاصله را کم و این شکاف را پُر کنید.

بیانات در دیدار نمایندگان مجلس

 ۱۳۸۳/۰۳/۲۷

  • نیم نگاه
۰۱
شهریور
دوست دوست من می گفت:
تو دستشویی پارک بودم که دیدم یکی داره در میزنه..... بعد از 10 ثانیه گفت : سلام چطوری؟



منم خجالت زده گفتم: خوبم مرسی!

گفت: چیکار میکنی؟

گفتم:آدم اینجا چیکار میکنه؟!؟

دوباره گفت :میتونم الان بیام اونجا؟

... ... ... عصبانی شدم گفتم:نه هنوز خودم کار دارم

یهو دیدم داره میگه:"من بعدا بهت زنگ میزنم. الان یه دیونه ای تو دسشویی داره جواب سوالای منو میده


  • نیم نگاه