نیم نگاه

زیر نظر م.ح.ش

نیم نگاه

زیر نظر م.ح.ش

پیوندها

۲ مطلب در خرداد ۱۳۹۱ ثبت شده است

۲۳
خرداد

-مارک البیون در کتاب خود تحت عنوان  «ساختن زندگی و امرار معاش» ، درباره یک مطالعه آشکارکننده از سوداگرانی می نویسد که دو مسیر کاملا متفاوت را پس از فراغت از تحصیل دانشگاهی طی کرده اند.

 

وی چنین می گوید:یک بررسی از فارغ التحصیلان دانشکده بازرگانی، سابقه 1500 نفر را از سال 1960 تا سال 1980 مورد مطالعه قرار داده است. در آغاز، فارغ التحصیلان به دو گروه تقسیم شدند.

 

گروه الف: کسانی بودند که گفته بودند می خواستند اول پول درآورند تا بعداً هر کار خواستند بکنند. یعنی اول مشکلات مالی خود را حل و فصل کنند، بعداً به امور دیگر زندگی بپردازند.

 

گروه ب : شامل کسانی بود که ابتدا به دنبال علاقه واقعی خود بودند و اطمینان داشتند که پول عاقبت خود به دنبال آن می آید.

 

چه درصدی در هر گروه وجود داشت؟ از 1500 فارغ التحصیل در مطالعه مورد نظر، کسانی که در گروه الف « اول پول» بودند 83 درصدکل یا 1245 نفر را تشکیل می دادند. گروه ب « اول علاقه واقعی» یعنی خطرپذیرها جمعاً 17 درصد یا 255 نفر بودند.

 

پس از بیست سال 101 نفر میلیونر در کل این دو گروه به وجود امده بود که یک نفر از گروه «الف» و 100 نفر از گروه «ب» بودند …

 

   

 

 

تو آخرت خود را بساز دنیا ذلیلانه به سراغت خواهد آمد

  • نیم نگاه
۱۵
خرداد
رفته بودیم سالن فوتسالِ شهرکمون،بازی کنیم
برگشتنی سوار ماشین دوستم شدیم که بریم خونه،دیدیم یکی از بچه ها داره پیاده میره
دوستم گفت هادی سوار شو برسونیمت.
اومد در رو باز کرد،در که بسته شد،راه افتادیم.دوستم تو راه پرسید: بلوک چندین؟
من گفتم نوزدهن.باز پرسید: ورودی اول؟ گفتم آره.
جلو ورودی که نگه داشت،برگشت گفت هادی جان به سلامت
بعد دیدم یهو سریع چرخید سمت من،چشاشم گرد شده!
سرم رو برگردوندم عقب،دیدم کسی تو ماشین نیست!!
گفتم: اِ ! هادی کو؟ دوستم گفت نکنه پرت شده بیرون! جن،مِن نباشه!
هم تعجب کرده بودیم،هم داشتیم می مردیم از خنده.
همینطور اونجا وایساده بودیم که دیدم داره از اون دور پیاده میاد!
وقتی رسید به ما گفتم هادی چی شد؟ مگه سوار نشدی؟
گفت من در رو باز کردم دیدم ساکاتون اینوره،درو بستم برم از اونور سوار شم که شما راه افتادین رفتین! :)))

  • نیم نگاه