نیم نگاه

زیر نظر م.ح.ش

نیم نگاه

زیر نظر م.ح.ش

پیوندها

۹ مطلب در اسفند ۱۳۹۰ ثبت شده است

۱۸
اسفند
فرمانروایی که می کوشید تا مرزهای جنوبی کشورش را گسترش دهد، با مقاومتهای سرداری محلی مواجه شد و مزاحمتهای سردار به حدی رسید که خشم فرمانروا را برانگیخت و بنابراین او تعداد زیادی سرباز را مأمور دستگیری سردار کرد. عاقبت سردار و همسرش به اسارت نیروهای فرمانروا درآمدند و برای محاکمه و مجازات با پایتخت فرستاده شدند.
فرمانروا با دیدن قیافه سردار جنگاور تحت تاثیر قرار گرفت و از او پرسید:
"ای سردار، اگر من از گناهت بگذرم و آزادت کنم، چه می کنی؟"
سردار پاسخ داد:
"ای فرمانروا، اگر از من بگذری به وطنم باز خواهم گشت و تا آخر عمر فرمانبردار تو خواهم بود."
فرمانروا پرسید:
"و اگر از جان همسرت در گذرم، آنگاه چه خواهی کرد؟"
سردار گفت:
"آنوقت جانم را فدایت خواهم کرد!"
فرمانروا از پاسخی که شنید آنچنان تکان خورد که نه تنها سردار و همسرش را بخشید بلکه او را به عنوان استاندار سرزمین جنوبی انتخاب کرد.

سردار هنگام بازگشت از همسرش پرسید:
"آیا دیدی سرسرای کاخ فرمانروا چقدر زیبا بود؟ دقت کردی صندلی فرمانروا از طلای ناب ساخته شده بود؟"
همسر سردار گفت:
"راستش را بخواهی، من به هیچ چیزی توجه نکردم."
سردار با تعجب پرسید:
"پس حواست کجا بود؟"
همسرش در حالی که به چشمان سردار نگاه می کرد به او گفت:
"تمام حواسم به تو بود. به چهره مردی نگاه می‌کردم که گفت حاضر است به خاطر من جانش را فدا کند!"
  • نیم نگاه
۱۸
اسفند

پیرمرد نشست کنار سفره و گفت: آخه زن یه حرف رو چند بار باید بهت زد تا حالیت بشه مگه هزار بار بهت نگفتم من ما...کا...رو...نی دوست نـ...دا...رم. باید مثه دفعه ی قبلی بشقاب رو پرت کنم گوشه ی اتاق تا شیر فهم بشی؟ دفعه های قبلی حداقل شله نمی شد این دفعه که دیگه حسابی گند زدی. چرا چیزی نمی گی. همین جور نشستی منو نگاه می کنی که چی؟ مثلا می خوای مظلوم نمایی کنی نه؟ اه نمکم هم که نداره. آب هم که سر سفره نیست. پس تو چه غلطی می کنی توی این خونه.پیرمرد جمله ی آخر را که گفت چند لحظه ای سکوت کرد اشک توی چشمهایش جمع شد و به قاب عکسی که پای سفره به دیوار تکیه داده بود نگاه کرد. روبان سیاهی گوشه عکس پیرزن نشسته بود.

 

  • نیم نگاه
۱۸
اسفند
روزی رییس یک شرکت بزرگ به دلیل یک مشکل اساسی در رابطه با یکی از کامپیوترهای اصلی مجبور شد با منزل یکی از کارمندانش تماس بگیرد.
بنابراین، شماره منزل او را گرفت. 
کودکی به تلفن جواب داد و نجوا کنان گفت: «سلام»
رییس پرسید: «بابا خونس؟»
صدای کوچک نجواکنان گفت: «بله»
ـ می تونم با او صحبت کنم؟
کودکی خیلی آهسته گفت: «نه»
رییس که خیلی متعجب شده بود و می خواست هر چه سریع تر با یک بزرگسال صحبت
کند، گفت: «مامانت اونجاس؟»

  • نیم نگاه
۱۵
اسفند
مردی دارد در پارک مرکزی شهر نیویورک قدم میزند که ناگهان میبیند سگی به دختر بچه ای حمله کرده است مرد به طرف انها میدود و با سگ درگیر میشود . سرانجام سگ را میکشد و زندگی دختربچه ای را نجات میدهد پلیسی که ص...حنه را دیده بود به سمت انها می اید و میگوید : تو یک قهرمانی
فردا در روزنامه ها می نویسند :

یک نیویورکی شجاع جان دختر بچه ای را نجات داد

اما آن مرد می گوید: من نیوریورکی نیستم

پس روزنامه های صبح می نویسند:

امریکایی شجاع جان دختر بچه ای را نجات داد .

ان مرد دوباره میگوید: من امریکایی نیستم

از او میپرسند :خب پس تو کجایی هستی ؟



فردای ان روز روزنامه ها این طور می نویسند :

یک تند روی مسلمان سگ بی گناه امریکایی را کشت!
  • نیم نگاه
۱۴
اسفند
شفاهی در گفت‌و‌گو با فارس:
حماسه ملت ایران در 12 اسفند توطئه دشمنان را خنثی کرد

خبرگزاری فارس: دبیر انجمن اسلامی دانشجویان دانشگاه تربیت معلم گفت: حضور گسترده مردم در انتخابات مجلس نهم توطئه‌های دشمنان نظام را خنثی کرد.

http://www.farsnews.com/newstext.php?nn=13901212001855

خبرگزاری فارس: حماسه ملت ایران در 12 اسفند توطئه دشمنان را خنثی کرد

  • نیم نگاه
۱۴
اسفند
دبیر انجمن اسلامی دانشگاه خوارزمی در گفت‌وگو با فارس:
رأی دادن یا ندادن خاتمی برای مردم هیچ اهمیتی ندارد

خبرگزاری فارس: حسین شفاهی با بیان اینکه مدت‌هاست مردم خاتمی و حامیانش را در معادلات سیاسی خود کنار گذاشته‌اند، گفت: رأی دادن یا ندادن خاتمی برای مردم هیچ اهمیتی ندارد.

  • نیم نگاه
۱۲
اسفند
امروز برای شکستن دشمن، مشت لازم نیست؛

بند انگشت کافیست.


  • نیم نگاه
۰۵
اسفند

روزی مردی ثروتمند در اتومبیل جدید و گران‌‌قیمت خود با سرعت فراوان از خیابان کم رفت و آمدی می‌گذشت.

ناگهان از بین دو اتومبیل پارک شده در کنار خیابان، یک پسربچه پاره آجری به سمت او پرتاب کرد. پاره آجر به اتومبیل او برخورد کرد. مرد پایش را روی ترمز گذاشت و سریع پیاده شد و دید که اتومبیلش صدمه زیادی دیده است. به طرف پسرک رفت تا او را به سختی تنبیه کند..


  • نیم نگاه
۰۴
اسفند

طریقه سپری شدن روزهای هفته:

شنبـــــــــــــــــــــــــــــــــ…..ـــــــــــــــــــــــــــه

یکـــشنبـــــــــــــــــــــــــــ…..ـــــــــــــــــــــــــــه

دوشنبــــــــــــــــــــــــــــــ…..ـــــــــــــــــــــــــــه

ســه شنبــــــــــــــــــــــــــ…..ـــــــــــــــــــــــــــه

چهارشنبـــــــــــــــــــــــــــ…..ـــــــــــــــــــــــــــه

پنجشنبه.جمعه

  • نیم نگاه