نیم نگاه

زیر نظر م.ح.ش

نیم نگاه

زیر نظر م.ح.ش

پیوندها

Title-less

پنجشنبه, ۲ تیر ۱۳۹۰، ۰۱:۱۷ ب.ظ
چندی پیش مقام معظم رهبری در دیدار با اعضای خبرگان رهبری نکات مهمی را در باب هوشمند بودن افراد خصوصا "بزرگان و پیرها" در دریافت صحیح اخبار و به تبع آن گرفتن مواضع درست و منطقی، بیان فرمودند.




آنچه که از محتوای فرمایشات رهبر معظم انقلاب فهمیده میشود این است که ما همیشه و در هر موضوعی، اگر بخواهیم فکر و دیدگاه کسی را بفهمیم و به درست بودن و یا غلط بودن آن حکم کنیم، باید تمام حرفهای او را ملاحظه کرده و با نظام فکری او مواجه شویم. چرا که اگر پارهای از سخنان کسی را پررنگ جلوه دهیم و در انظار عَلَم کنیم و بقیهی حرفهای او را رها نماییم حتما به او جفا کردهایم.

مقام معظم رهبری در دیدار با خبرگان ملت، دو نصیحت به دو طیف فرمودند؛

نصیحت اول به جوانان مؤمن، که اگر میخواهید انتقاد یا مخالفتی با کسی داشته باشید باید با زبان استدلال و برهان باشد و نه فحش و ناسزا.

نصیحت دوم به بزرگان و پیرها که: «من به بزرگان هم نصیحتى بکنم. پیرها هم محتاج نصیحتند؛ آنها هم باید توجه کنند. مواضع درست گرفتن، حرف درست زدن، تحت تأثیر خبرهاى دروغ قرار نگرفتن، این هم وظیفه است. هزاران نفر در نظام اسلامى دارند محض رضاى خدا زحمت میکشند و تلاش میکنند و شب و روز خودشان را میکُشند، براى اینکه طبق حرکت اسلامى یک کارى انجام بگیرد، نظام اداره شود، وظائفِ بسیار سنگین انجام بگیرد؛ اما انسان یک خبر دروغى را بشنود، بنا کند همه‌ اینها را زیر سؤال بردن - مسئولین دولتى را، دیگران را، دیگران را - این هم مصلحت نیست، این هم خلاف است. هم جوانها باید مراقبت کنند، هم پیرها باید مراقبت کنند.»

حال ما که جوانیم به بزرگان و پیرها و اصحاب رسانه، خرده و انتقادی داریم-البته به روشی که امام خامنه ای حفظه الله تعالی فرمودند-

می گوییم: شما ای علمای عالیشأن ملت و ای اصحاب رسانه ای کشور و... چرا شما فقط و فقط نصیحت نخستین را مهم دانستید و تیتر روزنامههایتان کردید؟ و گویا نصیحت دوم را در هیاهوی رسانهای خود هضم کردید؟؟؟ آیا نصیحت دوم را فراموش کردید؟ یا آنرا صحیح تلقی نمیکنید؟

«أَفَتُؤْمِنُونَ بِبَعْضِ الْکِتَابِ وَتَکْفُرُونَ بِبَعْضٍ»

آیا به بخشى از کتاب [آسمانى] ایمان مى‏آورید و به بخشى دیگر کفر مى‏ورزید؟(بقره - 85)

آیا این کارتان شبیه به کار کفار نیست؟

«بى‏تردید کسانى که به خدا و پیامبرانش کافر مى‏شوند و مى‏خواهند میان خدا و پیامبرانش [با ایمان آوردن به خدا و کفرورزى به پیامبران] جدایى اندازند و مى‏گویند: به بعضى ایمان مى‏آوریم و به برخى کافر مى‏شویم و مى‏خواهند میان کفر و ایمان، راه[سومى] برگزینند، اینان در حقیقت کافرند؛ و ما براى کافران عذابى خوار کننده آماده کرده‏ایم.»(نساء – 150،151)

برای شفاف شدن موضوع لازم میدانم به نکته مهمی در باب «تبعیت تابع از متبوع» اشاره داشته باشم.

تبعیت یعنی تابع در تمام نظریات متبوع، تابع او باشد. چه نظریاتی که به نظر تابع صحیح است و چه نظریاتی که به نظر او سقیم.

اساسا تبعیت آنجا معنی پیدا میکند که تابع حرف متبوع را درست تلقی نکند. لکن زمانی که تفکر تابع مطابق با متبوع است در حقیقت وی براساس نظر خود عمل میکند، نه به خاطر تبعیت از متبوع.

اما کسانی بودهاند و هستند که ادعای تبعیت از متبوعی را داشته و دارند اما در هنگامهی فاصلهی رأیشان با متبوع، نظریات خود را ارج نهاده و عملیاتی کردهاند.

ما در نظام ولایت فقیه، معتقدیم باید تمام حرکات و سکناتمان در عمل هماهنگ با رهبری باشد و میبایست از رهبری تبعیت کنیم، اگرچه در حیطهی نظر با ایشان فاصله داشته باشیم. همانند حضور در میدان جنگ که اگرچه ممکن است با فلان نظر فرمانده موافق نباشیم؛ اما مادامی که فرمانده شرایط فرماندهی را دارد باید تحت امر او باشیم تا ایجاد تشتت و دودستگی نکنیم که در غیر اینصورت در زمین دشمنان بازی کردهایم.

لازم است بار دیگر عطفِ نظری به بیانات مقام معظم رهبری داشته باشیم، آنجا که میفرمایند:

«هزاران نفر در نظام اسلامى دارند محض رضاى خدا زحمت میکشند و تلاش میکنند و شب و روز خودشان را میکُشند، براى اینکه طبق حرکت اسلامى یک کارى انجام بگیرد، نظام اداره شود، وظائفِ بسیار سنگین انجام بگیرد؛ اما انسان یک خبر دروغى را بشنود، بنا کند همه‌ى اینها را زیر سؤال بردن - مسئولین دولتى را، دیگران را، دیگران را - این هم مصلحت نیست، این هم خلاف است. هم جوانها باید مراقبت کنند، هم پیرها باید مراقبت کنند.»

بیانات فوق نکات قابل تأملی و تأثری دارد:

بزرگان و پیرها بایستی احساس خطر کنند، باید یک بار دیگر مواضع خود را کاملا بررسی نمایند، نباید فورا مخاطب خطاب رهبری را افراد خاصی تلقی کنند و خود را در ذهن خود تطهیر نمایند و حداقل احتمال صدق فرمایشات رهبری را هم نسبت به خودشان ندهند. باید دقت و تفتّن به خرج دهند. همین که رهبری میفرمایند: «نصیحتی به بزرگان و پیرها» و در پی آن میفرمایند: «تحت تأثیر خبرهای دروغ قرار نگرفتن، انسان یک خبر دروغى را بشنود، بنا کند همه‌ى اینها-زحماتی که در این نظام و به همت دولت احمدی نژاد کشیده میشود- را زیر سؤال بردن، مسئولین دولتى را، دیگران را، دیگران را - این هم مصلحت نیست، این هم خلاف است.» نشان میدهد که بزرگان و پیرها هم قطعا ممکن است تحت تأثیر اخبار دروغ قرار بگیرند و این فاجعهی کمی نیست.

آیا احتمال ندارد اتهاماتی که بنابه فرمایشات مقام معظم رهبری به«مسئولین دولتی» زده میشود، اغلب از همان اخبار دروغ نشأت گرفته باشد؟

نظیر اکاذیب و دروغهایی که در صحنهی معارف دینی به دولتمردان نسبت داده میشود؛ که ایشان را درویش مسلک، مدعی دیدار با حضرت حجت(سلام الله علیه) در لابلای درختان، حجتیهای، منتشرکنندهی افکار سکولاریستی، ترویج دهندهی مکتب ایران در تقابل با دین اسلام و... دانند و نامند و خوانند. و یا اتهاماتی در وادی فرهنگ و اقتصاد که دولتمردان خدوم را به پرداخت رشوهی 50 تا 100 میلیونی به أئمه جمعه متهم می­کنند و یا دیگری را یکی از دانه درشتان مفسدان اقتصادی معرفی میکنند! بدون سند و بدون پیگیری در محاکم قضایی طبق قانون. و دهها و صدها اتهام و بهتانهایی از این دست که شرح و تفصیل و جواب شبهات نیاز به هفتادمن کاغذ دارد.

برای روشن شدن بهتر مطالب ذکر شده بخشی از مواضع حضرات آیات آقایان مکارم شیرازی، علم الهدی، جنتی، یزدی، خاتمی، مصباح یزدی و... را در قبال عملکرد مسئولین دولتی همچون مهندس مشایی، که برگرفته از همین اخبار ناصحیح و غیرمعتبر می باشد را مرور میکنیم:



* موضعگیری حضرت آیت الله مکارم شیرازی پس از سخنان مهندس مشایی پیرامون موسیقی بر اساس بعضی اخبار منتشر شده در رسانه ها:

به نقل از پایگاه اطلاع رسانی حضرت آیت الله العظمی مکارم شیرازی:

«چندی پیش در رسانه ها و مطبوعات خبری از یکی از مسئولان منتشر شده که وی گفته است کسانی که با موسیقی مخالف هستند نمی فهمند.

ما منتظر بودیم این خبر تکذیب شود که این گونه نشد، این مطلب، حرف بسیار سنگین است، تمام فقهای ما بر حرمت موسیقی لهوی اجماع دارند، از روایات ائمه اطهارعلیهم السلام نیز اینگونه بر می آید، امام راحل (ره) نیز با صراحت به این مساله تصریح دارند.

ما این سخن نسنجیده را توهین به فقها و علما بلکه توهین به امام باقر(علیه السلام) و امام صادق (علیه السلام) توصیف کرده و فرمودند: در حال حاضر شرایط کشور خاص است و با توجه به اجرای طرح تحول اقتصادی، کشور نیاز به آرامش دارد و اگر شرایط خاص نبود ما طوری دیگر با این مساله برخورد می کردیم و وظیفه خود را انجام داده و هزینه آن را هم می پرداختیم.»

منبع: http://persian.makarem.ir/news/?nid=796&sw



* موضعگیری حجت الاسلام احمد خاتمی در مورد سخنان مهندس مشایی پیرامون موسیقی بر اساس اخبار ناصحیح رسیده به ایشان:

شاه هم میخواست با موسیقی مردم را به سوی تمدن ببرد ولی ره به جایی نبرد، یادمان نرود که در حال حاضر کشور ما دارای یک نظام اسلامی است، اما بعضی ها با رانت قدرت هر روز یک حرف چالش دار می زنند و کسی هم به این ها نمی گوید بالای چشمتان ابروست.



منبع: http://www.tebyan.net/Politics_Social/Politics/Domestic_Policy/2010/12/20/148336.html

http://www.tabnak.ir/fa/news/136745


* موضعگیری حجت الاسلام علم الهدی در مورد سخنان مهندس مشایی در مورد موسیقی بر اساس اخبار ناصحیح رسیده به ایشان:

«حرفی نخواهیم زد که تعدادی مطرب هوس‌باز خوششان بیاید.»

www.musiceiranian.ir منبع:

توضیح اینکه مهندس مشایی در جمع هنرمندان استان مرکزی در مورد موسیقی این چنین گفته اند:

«جامعه ای که به فرهنگ و هنر بی توجه باشد، به عشق بی توجه است؛ پس اعضای آن جامعه، زندگی غیر عاشقانه و خشن می کنند و وقتی رابطه بین انسانها عاشقانه نیست لذتها می روند؛ خستگی، افسردگی و غصه وجود دارد چون غم شاعرانه و لطف هنرمندانه نیست.»

« وی در ادامه با بیان اینکه موسیقی اقیانوس است، تصریح کرد: برخی افراد که علم موسیقی را نمی دانند کل آن را مطرود می دانند؛ موسیقی اقیانوس، و موسیقی حرام و انحرافی قطره ای از این اقیانوس است؛ انسان به خاطر یک قطره کل آن اقیانوس را تعطیل نمی کند.»

منبع: http://www.dayna.ir/NSite/FullStory/News/?Id=178202



نظرات مقام معظم رهبری در باب موسیقی هم بسیار جالب توجه و مؤید همین سخنان مهندس مشایی می باشد؛

رهبر انقلاب میفرمایند: «هیچ ویژگی غرب، مرا مبهوت و مجذوب نمیکند. در عین حال، ویژگی های مثبت غرب را از روی محاسبه، تأیید می کنم. یکی از آن ویژگی ها، مقوله موسیقی است. درست است که در غرب، موسیقی های منحط وجود دارد. اما در همان نقطه از جهان، از دیر باز موسیقی های آموزنده و معنا دار هم بوده است؛ موسیقی ای که برای گوش سپردن به آن، انسان عارف واقف خردمند، می تواند بلیط تهیه کند، در سالن اجرای کنسرت بنشیند و ساعتی، از آن لذت ببرد. من این نکته را می خواهم به شما آقایان - اعم از خواننده، نوازنده، آهنگساز و موسیقی دان - عرض کنم که، این هنر ساخته و پرداخته نعمت های الهی را، که بر اساس یک ذوق و قریحه ذاتی و یک نظم و انتظام خردمندانه شکل می گیرد و در واقع جان دادن به بی جان هاست، در راه خدا و رضای او مصرف کنید. البته ما از دوران جوانی خودمان حرف های برخی از اهالی هنر را می شنیدیم، که روشنفکر مآبانه و واقعاً بی پایه واساس، مبتنی به این نکته بود که ما هنر را در راه فکر و پیش بینی و سیاست، به کار نمی بندیم. آنها که ادعای چنین داشتند، هنرشان - اعم از شعر و دیگر فنون - بیش از سایرین در خدمت سیاست ها قرار می گرفت. قصد ورود به چنین بحث ها را ندارم، اما می خواهم بگویم: هر کار که متکی به اراده انسان است، باید برای هدفی انجام گیرد. هر چه هدف متعالی تر باشد، آن کار یا هنر ارزشمند تر می شود.»

منبع: http://www.dayna.ir/NSite/FullStory/News/?Id=183331



* موضعگیری حضرت آیت اله مصباح یزدی در مورد سخنان مهندس مشایی در مورد مکتب ایران بر اساس اخبار ناصحیح رسیده به ایشان:

«افرادی که بی‌شرمانه مکتب ایران را به‏جای مکتب اسلام معرفی می‌کنند، خودی نبوده بلکه غیرخودی‌اند؛ ما با کسی عقد اخوت نبسته‌ایم و از کسی حمایت می‌کنیم که حامی اسلام و تابع رهبری باشد.»

منبع: http://www.farsnews.com/newstext.php?nn=8905190170



* موضعگیری حجت الاسلام احمد خاتمی در مورد سخنان مهندس مشایی در مورد مکتب ایران بر اساس اخبار ناصحیح رسیده به ایشان:

«ما مکتب ایران را در مقابل مکتب اسلام، همان ملی گرایی شرک آلودی می دانیم که امت اسلامی ما هرگز آن را نپذیرفته است و نخواهد پذیرفت.»

منبع: http://www.tebyan.net/politics_social/politics/domestic_policy/political_terminology/2010/8/7/132966html



توضیح اینکه مهندس مشایی در جمع ایرانیان مقیم خارج در تبیین مکتب ایران این چنین گفته اند:

«آیا از اینکه ایرانی هستیم اکنون احساس عزت می کنیم؟ گمانم براین است که هرایرانی احساس عزت می کند توجه داریم که این احساس عزت عالمانه است معنای این حرف آنست که هرچه عالمتر، احساس عزت بالاتر. باز این معنا معادل این حقیقت است هرچه ظرفیت ایرانی به ظهور رسیده باشد این احساس عزت بالاتر است چون علم بیشتر به حقیقت ظرفیت ایران به دست آمده است. باید فرصت ایجاد کنیم که نسلهای نو ایرانی با درک عالمانه این عزت فلسفه ایران را بفهمند مکتب ایران را بفهمند من اسرار دارم برمکتب ایران، بعضی ها ممکن است برمن خرده بگیرند که تو چرا نمی گویی مکتب اسلام، مکتب اسلام دریافتهای متنوعی از آن وجود دارد. دریافت ناب از حقیقت ایمان و وحقیقت توحید وحقیقت اسلام مکتب ایران است.»

منبع: http://www.hezarsangar.com/cms/akharin-anavin/akharin-anavin/807-1389-05-22-19-46-11.html



بار دیگر اگر نگاهی گذرا به نظرات مقام معظم رهبری در باب ایران و الگوی ایرانی اسلامی بیاندازیم. می بینیم که فرمایشات ایشان مؤید همین سخنان مهندس مشایی میباشد.

رهبر انقلاب میفرمایند: «در باب فرهنگ، سیاست کلّی کشور باید عبارت باشد از حفظ و پرداخت و وابستگی شدید و کامل به فرهنگ ملی. البته جزو مهمترین ارکان فرهنگ ملی، اسلام است. ما مردم ایران مفتخریم که از 1350 سال قبل، فرهنگ، زبان، آداب، عادات، لباس و همه چیزمان با اسلام آمیخته شده است. شاید هیچ ملت دیگری این‌گونه با اسلام آمیخته نشد که ما شدیم. اسلام و آداب و فرهنگ اسلامی، جزو فرهنگ ملی ماست. «ملی» در این‌جا، مقابل «اسلامی» نیست؛ عین همان اسلامی است. «فرهنگ ملی» یعنی «فرهنگ خودی». فرهنگ خودی، باید حفظ شود.»

بیانات در مراسم تنفیذ حکم دوره‌ی دوم ریاست جمهوری آقای «هاشمی رفسنجانی»-12/05/1372

«ما اگر در صنعت و در دانش پیشرفت کنیم، به سود دنیا و ملتهای عقب افتاده و در درجه اول به سود دنیای اسلام است. بنابراین، اینکه ما باید پیشرفت کنیم و مرزهای علم را بشکنیم و باز کنیم، یک نگاه نژادپرستانه ی خودخواهانه نیست، که ما چون ایرانی هستیم، باید این کار را بکنیم. بله، ما غرور ملی هم داریم؛ این را انکار نمیکنیم. ما به گذشته ی خودمان نگاه میکنیم و احساس عزت و سرافرازی میکنیم.»

بیانات در دیدار جمعی از مهندسان و محققان فنی و صنعتی کشور-05/12/1383



* موضعگیری حجت الاسلام علم الهدی در مورد سخنان مهندس مشایی در مورد رسالت و مدیریت انبیاء بر اساس اخبار ناصحیح رسیده به ایشان:

«توهینی که رییس دفتر رییس‌جمهور با وجود داعیه دوستی ائمه(ع)، به انبیا اولوالعزم کرد، از نظر ما در رده تهاجم به دین است.»

منبع: http://www.khabaronline.ir/news-37232.aspx

«این مردم در انتخابات ریاست جمهوری به فردی متدین، صادق و ساده‌زیست رای داد آن وقت فردی مانند مگس درکنار گوش وی وزوز می‌کند که به رئیس جمهور در ابتدا تذکر داده‌ایم.»

منبع:

http://www.javanonline.ir/Nsite/FullStory/?Id

http://www.jahannews.com/vdciy3av.t1a3q2bcct.html



توضیح اینکه مهندس مشایی در مورد مدیریت انبیاء این چنین گفته اند:

«پیامبران که برای عدالت آمدند که البته به این نقطه نرسیدند، هیچ کدام نرسیدند. اگر پیامبران مدیریت جامعه را در اختیار داشتند، عدالت را برقرار می کردند چون عدالت پایه است.»

فرمایشات حضرت امام خمینی(ره) نیز در خصوص مدیریت انبیاء مبین همین سخنان مهندس مشایی می باشد:

امام خمینی (ره) از حضرت مهدی (عج) به ذخیره خداوند برای بشر یاد نموده و فرموده اند: «خودمان را مهیا کنیم از برای آمدن آن حضرت، من نمی‌دانم، اسم رهبر روی ایشان بگذاریم، بزرگتر از این است، نمی‌توانیم بگوییم که شخص اول است، برای این که دومی در کار نیست، ایشان را نمی‌توانیم ما با هیچ تعبیری تعبیر کنیم. الّا همین که مهدی موعود (عج) است، آنی است که خدا ذخیره کرده است برای بشر.»

در جای دیگر با تفصیل بیشتر بحث کرده و می فرمایند: «... مهدی موعود سلام‌الله علیه که خداوند ذخیره کرده است او را... حضرت عدالت را در تمام عالم گسترش می‌دهد و آن چیزی که انبیاء موفق نشدند، خدای تعالی ایشان را ذخیره کرده است اجرا بکند و همه اولیاء آرزو داشتند لکن موانع اسباب این شد که نتوانستند اجرا کنند، به دست آن بزرگوار اجرا بشود، این که او را طول عمر داده برای همچو معنایی بعد از انبیاء و اولیای بزرگ مهدی موعود (عج) یک موجودی است که ذخیره شده است برای یک همچو مطلبی» بنابراین مهدی موعود (عج) تنها فردی است که برای تحقق آرمان و آرزوی دیرین بشر ذخیره شده و روزی در سایه حکومت و دولت کریمه آن حضرت عالم و آدم در صلح و صفا و آسایش به سر خواهند برد.

منبع:http://www.imam-khomeini.com/ShowItem.aspx?id=11674&cat=0&lang=fa



* موضعگیری حضرات آیات یزدی و جنتی در مورد پیشنهاد دکتر احمدی نژاد جهت گفتگوی مستقیم با مهندس مشایی:

«آقای احمدی‎نژاد، به بنده و آقای جنتی پیشنهاد کردند که شما که این‎قدر از آقای مشایی انتقاد می‌کنید، بگذارید یک جلسه بیاید پیش شما، آقای جنتی در همان جلسه بلافاصله در حضور آقای احمدی‎نژاد گفتند که یعنی ما هم این بدنامی را پیدا کنیم که با آقای مشایی ملاقات کرده‎ایم؟ ما اصلا آقای مشایی را قبول نداریم که درخواست ملاقات بکند. آقای مشایی این‎قدر پیش ما مردود است که حاضر نیستیم با وی ملاقات کنیم.»

منبع:

http://www.tabnak.com/nbody.php?id=70641

http://aftabnews.ir/vdciquazrt1azz2.cbct.html



تنها سوالی که حقیر از این نوع موضع گیری های آقایان یزدی و جنتی دارم این است که آیا شما این سخن رهبری را نشنیدید که فرمودند:

«همه باید براى ساختن کشور به یکدیگر کمک بکنند. به کسى نباید بیهوده تهمت زد؛ کسى را نباید به خاطر یک امر، از همه‏ى آن چیزهائى که صلاحیت محسوب میشود، انسان او را نفى بکند. با انصاف باید بود؛ با انصاف باید عمل کرد؛ با انصاف باید حرف زد. خداى متعال در مورد دشمنان میگوید: «و لا یجرمنّکم شنآن قوم على الّا تعدلوا اعدلوا هو اقرب للتّقوى»؛ اگر با کسى دشمنید، این دشمنى موجب نشود که نسبت به او بى‏انصافى کنید، بى‏عدالتى کنید؛ حتّى نسبت به دشمن؛ حالا آن که دشمن هم نیست. بى‏عدالتى‏ها را همه کنار بگذارند؛ بى‏انصافى‏ها را همه کنار بگذارند؛ همه در زیر پرچم نظام اسلامى و جمهورى اسلامى جمع بشوند؛ اصولى وجود دارد، به آن اصول همه پابندى خودشان را اعلام بکنند. در کنار هم باشند، اختلاف سلیقه هم باشد. چه اشکال دارد؟ همیشه اختلاف سلیقه بوده. در دورانهاى مختلف هر جائى که این اختلاف سلیقه‏ها و اختلاف برداشتها با هواى نفس انسان مخلوط شد، کار خراب میشود. هواى نفس را باید خیلى ملاحظه کرد. به خودمان در فریب خوردن از هواى نفس سوءظن داشته باشیم.»

منبع: http://farsi.khamenei.ir/speech-content?id=75



در جایی دیگر حضرت آیت ا... یزدی از بحث و جلسه ای با بهزاد نبوی (از اعضای سازمان مجاهدین انقلاب و از عناصر اصلی جریانات بعد از انتخابات پیشین ریاست جمهوری) در مورد مباحث روز خبر می دهند:

« -در آن دوران رابطه با نمایندگان مجلس ششم به چه صورت بود؟

-در خاطرم هست که هیئت‎رییسه مجلس یک مهمانی معروفی برای افراد مؤثر کشور، از جمله اعضای شورای نگهبان برگزار کردند. در آن مهمانی که رییسش آقای بهزاد نبوی بود، این موضوع را دنبال می‌کردند که به‎نحوی حاکمیت را در خصوص کارهایی که انجام می‌دهند، اقناع کنند. در این مراسم مرحوم زواره‌ای هم همراه بنده بود، آقای بهزاد نبوی می‌خواست مراسم را با تشریفات فراوان برگزار کند که بنده همان‎جا به تشریفات اعتراض کردم و قبل از این‌که سفره بر چیده شود، از سر سفره عقب نشستم و گفتم تشریفات را کنار بگذارید و بحث را شروع کنید. بحث را شروع کردند و ما مخالفت صریح با پیشنهادهای آن‎ها کردیم و از خاطرم نمی‌رود، وقتی می‌خواستیم از آن جلسه خارج شویم، آقای بهزاد نبوی به بنده گفت بالاخره شما بنده را اذیت کردید و نگذاشتید کار خود را انجام دهم و بنده نیز گفتم: ما اذیت نکردیم، کار شرعی و وظیفه خود را انجام دادیم. از بیان این خاطره می‌خواهم این موضوع را تأکید کنم که این‎طور نیست که اگر اعضای جامعه مدرسین در جایی تشخیص دهند که مسیر نادرست است، چه در دولت و چه در خارج آن، نصیحت و موعظه می‌کنند.»

منبع: http://www.rajanews.com/detail.asp?id=64949

حال باید پرسید که چگونه است که ایشان حاضر به صحبت و مباحثه با بهزاد نبوی می شوند ولی درخواست رئیس جمهور مکتبی و فردی که مکررا مورد تایید امام خامنه ای قرار گرفته را حتی جهت به حضور پذیرفتن جناب آقای مهندس مشایی، رد می کنند؟ واقعا منطق اساتید برجسته ای چون ایشان بدینگونه باید باشد؟


حضرات آیات جنتی و یزدی! شما آقایان به عنوان مسئولان شورای نگهبان و جامعه مدرسین حوزه علمیه قم که در سر ما جا دارید، باید جواب تان در قبال پیشنهاد دکتر احمدی نژاد برای گفتگو با مهندس مشایی اینگونه باشد؟ که اگر اینطور باشد یک سوال مهمی اینجا پیش می آید و آن اینکه شما به عنوان مدعیان مبلغان دین اسلام اگر در زمان پیامبر(ص) بودید با این قول و عمل تان چند نفر را می توانستید به دین اسلام دعوت کنید؟ آیا این حرف های شما را سیره پیامبر و ائمه اطهار (علیهم السلام) تایید میکند؟

در پایان یادآور می شوم که ما خود در پای درس این بزرگان تلمّذ نموده ایم و همچنان وجود ایشان را مفید و لازم برای پیشبرد اهداف انقلاب می دانیم. و لکن احدی حق ندارد به بهانه ی بزرگی و سابقه ی افراد نسبت به بعضی مواضع آنها که ممکن است آینده انقلاب را به خطر بیاندازد سکوت کند. همان طور که امام خامنه ای در کوران این مباحث در تاریخ 2/8/1389 در دیدار با هزاران نفر از بسیجیان قم فرمودند:

«همان طور که امیرالمؤمنین (علیه الصّلاة و السّلام) فرموده بود: «لا یعرف الحقّ بالرّجال»؛ با چهره‌ها نمیشود حق را تشخیص داد. یک چهره‌ى موجه محترم است، مورد قبول است، مورد تکریم است؛ اما او نمیتواند شاخص حق باشد. گاهى چهره‌ى موجهى مثل بعضى از صحابه‌ى پیغمبر راه را عوضى میروند، اشتباه میکنند. باید حق را شناخت، باید راه را تشخیص داد تا بفهمیم این شخص حق است یا باطل. هر که از این راه رفت، حق است؛ هر که از راه حق نرفت، مردود است. حق را باید شناخت.»

کلام آخر آنکه همه می دانیم که در هنگامه ی ظهور یک گروه از مخالفان سرسخت امام عصر(عج) بعضی از چهره های وجیه دینی هستند. البته منظور نگارنده در اینجا اشخاص خاصی نیست ولکن این واقعیت را هم در عصر نزدیک به ظهور نمی توان نادیده گرفت.

والسلام علی من اتبع الهدی
یک طلبه ناچیز از حوزه علمیه تهران
  • نیم نگاه

نظرات  (۲)

  • اوسین بالا
  • در یک ملاقاتی که سران سه قوه حضور داشته اند آقا می فرمایند که رئیس جمهور باید حفظ بشود به دلیل زحمات و خدمات مختلفی که انجام دادند مانند مسکن و هسته ای و ... فلذا به شخص ایشان در خطبه ها و سخنرانی ها چیزی گفته نشود ولی جریان انحرافی باید برای مردم روشن بشود که اینان درصدد در دست گیری قوه مقننه و نتیجتاً قوه مجریه است چون کابینه را مجلس رأی می دهد


    ((( آیا لزومی دارد رئیس دفتر رئیس جمهور به طرح نظراتی بپردازد که فضای جامعه را ملتهب کند؟ آیا جای این بحث ها محیط دانشگاهی نیست؟
    تاکنون این بحث ها چه هزینه هایی بر کشور ایجاد کرده است ؟
    آیا بهتر نبود رئیس جمهور دست از حمایت بی اندازه خود از جریان انحرافی بردارد تا قوه قضائیه به اتهاماتشان رسیدگی کند
    حسین یه سری قرار دادها بوده که بازرسی لغوشون کرده که پول های کلانی حیف میل شده بوده
    برو بگرد از کیهان پیدا میشه من حضور ذهن ندارم
    حوصله تایپ ندارم
    سلام...خیلی وبلاگت جالبه..چند تا از مطالبت رو خوندم...
    بازم میام..اگه دوست داشتی به منم سر بزن..خوشحال میشم..برای تبادل لینک هم منو با کتاب اسرار لینک بده وبگو بهم که با چه اسمی لینک بدمت...منتظرتم..تا بعد

    ارسال نظر

    ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
    شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
    <b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
    تجدید کد امنیتی